دسته موضوعی : برندینگ
فهرست
داستان برند (Brand Story) چیست؟
داستان سرایی برند (Brand Storytelling) چیست؟
مزایای داستان سرایی برند چیست؟
چگونه یک داستان معتبر تجاری ایجاد کنیم که باعث افزایش اعتماد شود
5 راز استفاده از داستان سرایی برای موفقیت در بازاریابی برند
نرخ بازگشت سرمایهROI از داستانسرایی برند
3 مثال شگفت انگیز از موفقیت داستان برند
5 روش برای بیان داستان برند خود در اینستاگرام
شما چه کسی هستید؟ ماموریت شما چیست؟ این سوالی است که صاحب یک کسب و کار باید با داستانسرایی و جذابیت به آن پاسخ دهد. باتوجه به اینکه قصه گفتن همیشه سخت است. بیشتر برندها قدرت داستانها را برای تغییر حضور آنلاین خود و ایجاد اعتماد درک میکنند.
برندهای معروف مانند دیزنی و کوکاکولا مدتها است که به قدرت داستان برند برای ایجاد ارتباط با مخاطبان خود پی برده اند. شرکتهایی مانند اپل دارای داستانهای تجاری هستند که وضعیت افسانهای دارند.
چه چیزی در داستان برند وجود دارد؟ چگونه داستان اصالت را توسعه میدهد؟ توجه به این نکته ضروری است که یک داستان تجاری چگونه آن احساس قابل اعتماد بودن را در مشتریها ایجادمیکند؟
داستان برند فقط یک دارایی ارزشمند بازاریابی نیست، بلکه اصول راهنمای یک نام تجاری است و بر هر یک از جنبههای سازمان تأثیرمیگذارد. به عبارت دیگر، این فقط یک پیام بازاریابی نیست، بلکه یک زمینه فروش و یک نقشه راه برای کل مجموعه است.
بسیاری از مردم تصور میکنند داستان برند همان تاریخچه تجاری برند یا نتایج جلسات بازاریابی است. درواقع این تصورات کاملا اشتباه نیستند و میتوانند یک قسمت اساسی از داستان برند شما باشند. در حقیقت، داستان برند شما بایدهدفمند و بزرگتر باشد.
داستان برند روایتی منسجم از حقایق و احساساتی است که توسط برند شما ایجاد میشود. مانند تبلیغات سنتی، که در مورد نشان دادن و گفتن دربارهی برند شما است، یک داستان باید واکنش احساسی را القا کند. مواردی که میتوانند برند شما را تحت تأثیر قرار دهند شامل محصول، قیمت، تاریخچه، کیفیت، بازاریابی، تجربه در فروشگاه، هدف، ارزشها، موقعیت مکانی و مهمترین چیزهایی است که دیگران درباره شما میگویند.
این روایت خواه ناخواه وجود دارد. یک جفت فروشگاه بزرگ در یک شهر را در نظر بگیرید. هیچکدام از فروشگاهها فراتر از آگهی تبلیغاتی یا بیلبوردهای شهری که گاهی به روز میشوند، تبلیغ نمیکنند؛ اما مردم به دلیل داستانی که به هرکدام از آنها تعلق دارد، خرید در یکی یا دیگری را انتخاب میکنند.
داستان سرایی برند مفهوم جدیدی نیست؛ اما با رشد چشمگیر رسانههای اجتماعی و بازاریابی محتوا، فرصتهای داستان گویی به عنوان بخشی از ابتکارات بازاریابی مستقیم و غیرمستقیم به یک اولویت استراتژیک تبدیل شده است.
بازاریابها سالهاست که از طریق تبلیغات، تجربههای شخصی تجاری و غیره، داستانهای تجاری را تعریف میکنند؛ اما هنر نوشتن این داستانهای تجاری به عنوان قطعات موثر محتوای آنلاین، چالشی است که تعداد کمی از افراد برای انجام آن آموزش دیدهاند. این بدان دلیل است که بهترین داستان سرایان برند، عناصر حیاتی داستان نویسی را میفهمند، مهارتهایی که تعداد کمی از بازاریابان برای انجام آنها آموزش دیدهاند.
قویترین تیمهای بازاریابیِ امروز جایگاهی برای نقشهای جدید مانند: معمار داده و مدیر محتوای خلاق برند دارند. در حالی که موقعیت اول بر تمام آنچه دادههای بزرگ ارائه میدهند متمرکز است، موضع دوم بر افزایش درگیری عاطفی مشتری در برند تجاری از طریق رسانههای اجتماعی و داستانهای بازاریابی محتوا اهمیت میدهد. همچنین بافتن خط داستانی برند به تجربههای نام تجاری آفلاین و ابتکارات بازاریابی متمرکز است.
اگرچه داستان سرایی برند از مدتها قبل وجود داشته است، اما ما اعتقاد داریم که اهمیتبیشتر آن مستقیما با ظهور رسانههای اجتماعی و گفتگوی عمومی در مورد برندها و تجربیات افراد از برندها در ارتباط است که رسانههای اجتماعی این امکان را ایجادمیکنند. به عنوان مثال وبلاگهای بازاریابی مملو از نمونههایی از نحوه حضور نام تجاری در توییتریا فیس بوک هستند. این بخشی از داستان یکبرند تجاریمیشود.
تبلیغات سنتی مبتنی بر جریان اطلاعاتی یک طرفه بود: از برند به مصرف کننده. امروزه یک برند با کسانی که آن را تجربه میکنند، در گفتگو مینشیند. نویسندگی داستان برند شما در دفتر CMO نیست. داستان برند شما در دست فالوورهای فیس بوک، مشتریان، کارآموز و کارمند فروشگاه شما است.
نکتهای که در مورد روشهای بازاریابی وجود دارد این است که اگر با استراتژی اصولی آن را انجام دهید بسیار اثرگذار خواهند بود؛ اما، اشتباهات مهلکی نیز وجود دارند. در این مقاله با 18 اشتباه رایج بازاریابی در شبکههای اجتماعی بیشتر آشنا شوید.
داستانسرایی مثل پرتاب موشک نیست بلکه روانشناسی 101 است. ما در ابتدا داستانها را برای افراد یادآوری میکنیم. در سنین پایین، والدین شعرهایی را با رفتار کودکانه برای فرزندانشان میخوانند که درسهای بزرگی برای زندگی بهتر در جوانی در آنها نهفته است. این درسهای زندگی در قالب داستان گفته میشوند؛ زیرا این امر باعث جذابیت، سرگرمیو به یاد ماندنی شدن آنها میشود.
تأثیری که داستانها بر ما میگذارند، در بزرگسالی تغییر زیادی نمیکند. همه ما هنوز داستانها را دوست داریم و آنها را به یادمیآوریم. ممکن است همیشه همه جزئیات را به یاد نداشته باشید؛ اما موارد مهم را به خاطر میآورید، به همین دلیل میتوانند برای بازاریابان قدرتمند باشند.
داستان سرایی که به طور استراتژیک ساخته شده است، خاطرات شما را برای خوانندگان و شنوندگان خود ایجاد میکند. لازم نیست که یک داستان پیشگامانه، تکان دهنده و اشک آور و شایسته اسکار باشد. این جمله فوق العاده را Kindra Hall داستان نویس حرفهای نقل کرده است. «لازم نیست کسی را به گریه بیاندازید، فقط باید کاری کنید که داستان را ببینند و خود را در آن تصور کنند. »
به این دلیل که قصه گویی لمسی است. داستانها به مردم کمک میکنند پیام شما را ببینند، بشنوند، بچشند، بو کنند و احساس کنند. تمام این احساسات با چرخش در قسمتهای مختلف مغز به انسانها کمک میکنند داستانها را در ذهن خود تجسم کنند و خاطراتشان را میسازند. بنابراین مطمئن شوید که آنها خاطرات درستی هستند.
داستان سرایی خود را حول پیامهای مهم و دعوت به اقدام مورد نظرتان متمرکز کنید.درنتیجه خاطرات آن اقدام را در مشتریان خود ایجاد خواهید کرد. و این ما را به شماره 2میرساند.
به TEDTalk مورد علاقه خود فکر کنید. بهترین سخنرانان TED با یک داستان شروع میکنند، معمولا چیزی کاملا شخصی، که به سمت نقطه اصلی یا پیام اصلی آنها میرود. آنها شما را با داستان قلاب میکنند و سپس برای دعوت به اقدام(CTA) خود در شما هیجان ایجادمیکنند.
فقط با چند کلمه بهم پیوسته، این سخنرانان خبره انگیزه شما را به دست میآورند. خواه این انگیزه ای برای احساسات باشد یا برای اشتراک گذاشتن آنها. سخنرانها صحبتهای خود را دقیقا با تفکر طراحی کردهاند که اتفاقاً با مأموریتTED "ایدههایی که ارزش انتشار دارند" هم راستا است.
وقتی شروع به فکر کردن در مورد داستانی که میخواهید به اشتراک بگذارید میکنید، به آنچه میخواهید مخاطب شما انجام دهد فکر کنید. به عنوان مثال، اگر دعوت اصلی شما برای اقدام این است که داستانها به مردم کمک میکنند چیزهایی را به خاطر بسپارند،جالب است که یک داستان تا حدودی شرم آور را با شوخ طبعی در سراسر آن پخش کنید.
داستانها برای بازاریابها طبیعی است زیرا وظیفه بازاریابان این است که مردم را به کاری دعوت کنند. همه داستانهای خوب چه چیزهایی دارند؟ نکات اخلاقی.
نکته اصلی داستان خود را به نتیجه دلخواه خود برسانید و انگیزه خوانندگان خود را بسیار طبیعی تر از انگیزه خود برای فروش اجباری یا پیام سرد دریافت خواهید کرد. بهتر است مطمئن شوید که مخاطب خود را میشناسید تا بزرگترین انتقاد از داستان خود را بدست آورید. شناخت مخاطبان به شما این اطمینان را میدهد که داستان شما باعث ایجاد روابط میشود.
روابط بازاریابی مانند طلا هستند. افرادی که احساس میکنند که با نام تجاری شما ارتباط دارند، نه تنها خریدار مکرر هستند، بلکه به احتمال زیاد با یکی دو دوست هم تماس میگیرند. ترفند انتخاب داستانهایی که مشتری ایده آل شما میتواند مستقیما با آن ارتباط داشته باشد داشتن نقشه ای دقیق از هر بخش مشتری است. این نقشهها را پروفایل، شخصیت یا بخش بخوانید، مطمئن باشید آنها کار میکنند. نقشهها به شما کمک میکنند مشتری خود را در سطح شخصی تری درک کنید و شروع به صحبت با زبان او کنید.
این همان چیزی است که یک داستان خوب را به یک داستان عالی تبدیلمیکند. آن نوعی که مخاطبان شما تا انتها روی آن درگیر هستند، وقتی بدانید مخاطبان شما به چه چیزپاسخمیدهند. آنها شروع به تصویرسازی از خود در داستان شما میکنند و با شما ارتباط برقرار میکنند. آنها شروع به تجربه انسانهای موجود در پشت برند تجاری شما برای خود و ایجادیک رابطه واقعی و معنی دار میکنند.
یکی از سوالات متداول این است که چگونه یک استراتژی محتوا برای صنایع "خسته کننده" تدوین کنیم. اول از همه، چیزی واقعا به عنوان یک صنعت خسته کننده وجود ندارد. مطمئنا مشاغل زیادی وجود دارند که به راحتی محتوای هیجان انگیز خود را ارائه میدهند؛ اما اگر بازاری برای تجارت شما وجود داشته باشد، راهی برای تولید محتوای جالب و جذاب وجود دارد.
قصه گویی یک روش عالی برای استفاده در صنایع هیجان انگیز و خشک است. داستانها احساسات و انگیزههایی را که مشخصه افراد صنعت شماست، مورد استفاده قرار میدهند.
آخرین اما مطمئنا کمترین، مشکل رایج دیگری که بازاریابان با محتوای مختلف مواجه هستند، ارائه ایدههای جدید است. همانطور که از لیستها به حدود یک میلیون روش مختلف استفاده شده است، وبلاگنویسی، بهینه سازی موتور جستجو و بازاریابی محتوا هم اکنون مدتی است که وجود دارد.
رقابت زیادی برای مخاطبان هدف شما وجود دارد. این احتمال وجود دارد که کسی قبلاً چیزی شبیه به ایده "کاملا جدید" نوشته باشد که در هنگام رانندگی به خانه از محل کار خود فکر کرده اید. فکر کردن در مورد ایدههای جدید که واقعا به مکالمه ارزش افزوده میدهند،میتواند چالش برانگیز باشد. به گفته موسسه بازاریابی محتوا، این یک مشکل بزرگ است و تقریبا نیمیاز بازاریابان محتوا گزارش میدهند که محتوای جدید را روزانه یا حداقل چند بار در هفته منتشرمیکنند. شما باید بیشتر اوقات ایدههای جدید زیادی بیابید.
داستان سرایی به شما کمک میکند چیزی را که شخصی قبلا در مورد آن نوشته است بگیرید و چرخش جدیدی را در آن قرار دهید که به طور خاص به نیازها و علایق مخاطبان شما پاسخ میدهد. این محتوای مشتری محور (یا مخاطبان خاص) نه تنها به صاف کردن روند قدیمیایدههای قدیمی کمکمیکند بلکه برای شما عملکرد بهتری دارد و تبدیل را افزایش میدهد.
آیا چیزی مشاهده شده است که مصرف کنندگان خود انجام میدهند؟ چیزی در مورد استفاده از محصول یا خدمات شما به شما گفته اند؟ اگر مطمئن نیستید،یک نظرسنجی میتواند به شما کمک کند.
یک داستان تجاری خوب از یک شخصیت اصلی برخوردار است که مخاطبان شما میتوانند با او ارتباط برقرار کنند.
به این فکر کنید که شخصیت اصلی شما چه میخواهد و چگونه میتوانید این خواسته را نشان دهید.
چه چیزی قهرمان شما را از رسیدن به خواستههای او باز میدارد؟ برای رسیدن به هدف باید بر چه چیزی غلبه کنند؟
چگونه قهرمان شما به طریقی جالب به هدف خود میرسد؟
به چگونگی پیشرفت شخصیت اصلی یا شخصیتهای فرعی شما در طول داستان بیندیشید. این یک قسمت اساسی جذاب کردن داستان شما برای مخاطبان است.
افراد فقط می توانند همزمان سه اطلاعات را به خاطر بسپارند، بنابراین داستان برند خود را پر از جزئیات غیر ضروری نکنید.
یک روایت خوب یک شبه اتفاق نمیافتد، در حقیقت ممکن است سالها طول بکشد تا کامل شود. خسته نشوید و به تلاش خود ادامه دهید.
سوزان گونلیوس بهترین توصیف را در این مورد دارد:
داستانهای تجاری مواد بازاریابی، تبلیغات یا میدانهای فروش نیستند. داستانهای برند تجاری باید با شخصیت برند و شخصیت نویسنده در مرحله مرکزی باشند. داستانهای خسته کننده خوانندگان را جذب و حفظ نمیکند اما داستانهای پر از شخصیت میتوانند.
به عبارت دیگر، داستان شما نباید توسط برخی از شخصیتهای خداگونه که مانند افسانههاهستند، شکل گیرد. در عوض، داستان شما باید از حضور افرادی الهام گرفته شود که در حماسه رشد و موفقیتشرکت میکنند، بهم متصل میشوند و توسعه مییابند. شخصیت، داستان را پیشمیبرد اما داستان زندگی نامه شخصی نیست. این تکامل موجودی است که با شخصیت گفته میشود.
مردم به افراد دیگر اعتماد دارند. دلیل اصلی اینکه داستان برند شما باید شخصیت محور باشد این است که یک شخصیت واقعی را برای مشتری فراهم کنید.
داستان بافر ساده است. حتی اگر توضیح منشا شرکت چند هزار کلمه طول بکشد، از نظر مفهومی ساده است:
اگر سعی کنیم بیشتر در داستان سر و صدا کنیم، حرکتی را که برای موفقیت آن ضروری است از دست می دهیم.
داستانهای ساده بهتر هستند. در حقیقت علم چنین میگوید و تجربه آن را تأییدمیکند. اگرچه ممکن است پیچیدگی طرح هری پاتر را دوست داشته باشیم، اما نمیتوانیم همان مدل پیچیده را در داستان برند وارد کنیم. ما به سادگی احتیاج داریم.
هر داستانی یک آغاز،یک میانه و یک پایان دارد. مدل سه بخشی ذکر شده در بالا دارای این پیشرفت طبیعی است:
آغاز: مسئله: مشكلی را كه برای حل آن تعیین كردید توضیح دهید.
میانه: راه حل: نحوه حل آن را بیان کنید.
پایان: موفقیت: از موفقیت این محصول هیجان زده شوید.
این شکل داستانی است که مردم انتظار دارند. همه چیزیک آغاز دارد، درست است؟با این حال مراقب پایان باشید. این نباید مانند پایان جاده احساس شود، بلکه باید آغاز یک ماجراجویی جدید باشد.
داستانهای ساده قابل اعتمادتر هستند. همانطور که برخی از معروفترین برندهای جهان نشان دادهاند، پیچیدگی داستان میتواند اعتماد را از بین ببرد.
چرا تجارت شما وجود دارد؟پاسخ بایدیک داستان باشد.
پاسخی مانند "برای کسب درآمد" کوته بینانه است. ممکن است دلیل کسب و کار شما کسب درآمد باشد. خوب است اما چرا نام تجاری شما وجود دارد؟ دلیلش چیست؟پاسخ به اینسوالات مستلزم این است که شما داستانی را بیان کنید.
برندی مانند کفش TOMS از داستان خود به عنوان بستری برای وجود خود استفاده میکند. عنوان "یکی براییکی" به این معنی است که TOMS برای هر جفت خریداری شده یک جفت کفش به فرد نیازمند میدهد. TOMS برای بهبود زندگی وجود دارد.
داستان آنها کل دلیل وجود شرکت را شرح میدهد. این باعث ایجاد اعتماد میشود. مشتریانِ دقیق میپرسند "چرا باید از شما خرید کنم؟" اگر میتوانید با یک داستان واقعی به این سال پاسخ دهید، اعتماد مشتری را جلب کرده اید.
در اصل، داستان برند شما در مورد شرکت شما نیست. شرکت شما سازنده آن است، اما هدف داستان ایجاد ارتباط با مشتریان شما است. داستان خود را به گونهای بگویید که به مشتریان شما بگوید "ما با شما ارتباط برقرار میکنیم، شما را درک میکنیم، مثل شما هستیم".مواردکمیهستند که میتوانند آن سطح از تعامل را مانند یک داستان برقرار کنند.
برندی مانند North Face با افراد فعال و ماجراجویانه ارتباط برقرار میکند. ایده اصلی این برند الهام بخشیدن به زندگی ماجراجویی و فضای باز است. شعار آنها «هرگز کاوش را متوقف نکنید» است. داستان برند تجاری North Face این ایده آل را بیانمیکند.
نوعی مشتری که میخواهد بخشی از این داستان باشد با اصالت و میراث North Face طنین انداز میشود. وقتی داستان شما با مشتری هدف ارتباط برقرار میکند، به شما اعتماد کرده است و شما برنده میشوید.
در بالا گفته شد "مشتریان بخشی از داستان را میخرند" (نه فقط بخشی از داستان باشند). توجه داشته باشید، تمایز حیاتی است. چرا؟ زیرا مشتری نه تنها در داستان خود شرکت میکند بلکه به صورت پولی نیز در آن شرکت میکند. آنها با خرید از کسب و کاری که داستان را روایتمیکند در داستان درگیرمیشوند. وقتی مشتری محصول شما را خریداریمیکند، باید احساس کند انگار بخشی از داستان برند شما را میخرد.
بهترین روش برای توضیح این مسئله استفاده از نمونهPatagoniaاست،برندی که این موضوع را به سطح کاملا جدیدیمیرساند. پاتاگونیا از اصطلاح،لباس فرسودهیا wornwear برای توصیف محصولات لباس خود که سالهاست دوام آورده است استفاده میکند. خود محصول و کالاهایی که مشتریانمیخرند، بخشی از داستان این برند است.پاتاگونیا به درستی این را "داستانهایی که میپوشیم" مینامد. اینیک معامله بزرگ است که پاتاگونیا درباره آن فیلم ساخت.
این شکل ایده آل داستان سرایی است. چرا؟ زیرا داستان را مستقیما در خود محصول قرار میدهد. مشتریان در حال خرید آن محصول هستند و با این کار داستان تجاری را میخرند. مشتری صاحب داستان است. بنابراین،افراد به آن اعتماد دارند. مشتری اکنون بخشی از داستان شماست. آنهابه معنای واقعی کلمه وارد آن شده اند.
در زیر پنج راز ذکر شده است که داستان نویسانبرندمیفهمند و از آنها برای فریب، تعامل و ارتباط احساسی با مصرف کنندگان استفاده میکنند. این اسرار شامل ترکیبی از مبانی نام تجاری و اصول نگارش داستان است. این ترکیبمیتواند به شما کمک کند داستانهای جذاب تجاری را برای بازاریابی محتوای خود و بازاریابییکپارچه ایجاد کنید.
صداقت و شفافیت در داستان سرایی برند مهم است. بله، شما در حال ساخت "داستانها" هستید، اما این داستانها باید در واقعیتبرند، محصولات و صنعت شما ریشه بگیرند. به عبارت دیگر، حتی داستانهایبرند تجاری باید به سه مرحله اصلی ایجاد برند پایبند باشند: ثبات، پایداری و خویشتنداری. اگر داستانهای نام تجاری شما متناقض باشد، مشتریانی را که در جستجوی نام تجاری دیگری که انتظاراتشان را از آن در هر تعامل برآورده میکند، از نام تجاری دور میکنند، گیجمیکند. خلاق باشید اما خیلی از وعده برند خود دور نشوید. سردرگمیقاتل شماره یکبرند است.
داستانهای تجاری مواد بازاریابی نیستند. آنها تبلیغات و میدانهای فروش نیز نیستند. داستانهایبرند باید با شخصیت برند و شخصیت نویسنده در مرحله مرکزی باشد. داستانهای خسته کننده خوانندگان را جذب و حفظ نمیکند، اما داستانهای پر از شخصیت موفقتر هستند.
داستان سرایی برند مستلزم ایجاد شخصیتهایی است که مخاطبان شما آنها را دوست دارند و آنها را تشویقمیکنند. این بدان معنا نیست که شما برای تعریف داستانهای خود ملزم به ایجاد شخصیتهای خیالییا طلسمهای تجاری هستید. در حالی که شخصیتهایی مانند Mayhem Allstateبه طرق مختلف میتوانند در ارائه پیامها و داستانهای برند بسیار موثر باشند، برای گفتن داستانهای برند نیازی به ایجاد طلسم خیالی نیست. به عنوان مثال، شخصیت خریدار ایجاد کنید و از دیدگاه آنها داستان تعریف کنید. از دیدگاه کارمندان خود یا از نظر شخصِ سوم شخص داستان بگویید. نکته مهم ایجاد شخصیتهایی است که مخاطبان شما را قادر میسازد از نظر عاطفی تا حدی با آنها ارتباط برقرار کنند که مخاطب بخواهد قوسهای شخصیت آنها را دنبال کند.
روایتهای داستانی از ساختاری پیروی میکنند که شامل آغاز، میانه و پایان است. داستانهای برند شما باید از ساختار مشابهی پیروی کنند. در ابتدا، شما باید قوی باز کنید و تنظیمات داستان و شخصیتهای خود را ایجاد کنید. در میانه داستان باید مشکل شخصیت اصلیخود را تنظیم کنید و درگیریهایی را ایجاد کنید که قبل از اینکه او (در پایان) بتواند راه حل پیدا کند، مانع راه اومیشود. این قوس داستان شخصیت شما است و شما باید خواننده خود را برای سوار شدن همراه کنید. اگر آنها از سواری لذت ببرند، دور خود را جمع میکنند، این موضوع را به دیگران میگویند و بارها و بارها برمیگردند.
با تلاش و تمرکز بر استفاده از بازاریابی دائمی، جایی که یکبخشموضوع دیگر را تغذیهمیکند، مطمئن شوید که داستانهای برند شما صفحهی برگردان هستند. مخاطبان خود را که خواهان اطلاعات بیشتر هستند آزاد بگذارید، آنها دوباره و دوباره برمیگردند. استفاده از قلابهای "در اینجا بخوانید" را در وب سایتیا صفحه فیس بوک خود در نظر بگیرید یا سعی کنید از طریق فیس بوک، ایمیلیا Pinterest تیزرهایی منتشر کنید. تاکتیکهای دائمیبازاریابی فرصت مناسبی را برای گنجاندن بازاریابی آفلاین و موبایل در ابتکار داستان سرایی برند شما نیز فراهممیکنند.
مانند تمام تلاشهای ایجاد برند، هدف شما این است که مصرف کنندگان خود را با تجربههای تجاری (از جمله داستانها) محاصره کنید، بنابراین آنها میتوانند نحوه تعامل با نام تجاری شما را به دلخواه خود انتخاب کنند. چندین روش برای لذت بردن از داستان نام تجاری خود به آنها دهید و متوجه خواهید شد که به اهداف تجاری خود نزدیک شدهاید.
اشیاء مهم،یک آزمایش ادبی و انسان شناسیاست که توسط راب واکر و جوشوا گلن در سال 2009 طراحی شده است. این آزمایش نشان داد که تأثیر روایت بر ارزش ذهنی هر یک از اشیاء مشخص را می توان به صورت عینی اندازهگیری کرد. در این آزمایش سازمان دهندگان، مغازههایخردهفروشی و گاراژها را برای اجسام کوچک و ارزان جستجو کردند. متوسط قیمت پرداخت شده براییک شی فقط 1.25 دلار بود و بسیاری از آنها با قیمت بسیار کمتری خریداری شدند. لایحه نهایی؟ فقط 128.74 دلار. نوبت به سس مخصوص رسید.
Significantobjects.comنویسندگان مشهور زیادی را استخدام کرد تا به هر شی داستانی ارائه دهد. پس از مجهز شدن اشیاء به سلاحهای مخفی داستان سرایی، آنها را از طریقeBayبه فروش رساندند. کل قیمت پرداختی توسط کسانی که اقلام را خریداری کرده اند؟ 3،612.51 دلار. این خیلی عالی است.
این وب سایت عجیب و غریب برای برند شما به چه معناست؟این بدان معناست که مشتری شما مستقیما بر اساس داستانی که تعریف میکنید ارزش برند شما را ارزیابی میکند.
مردم حاضرند براییک چیز با یک داستان الهام بخش یا سرگرم کننده هزینه بیشتری بپردازند. وقتی توت فرنگیهای ارگانیک را در بازار کشاورزان خریداریمیکنید، در حال خرید داستان مزرعه تولید کننده آنها هستید. بسیاری از مصرف کنندگان به محصولات اپل روی آوردند زیرا معتقد بودند که داستان نوآوری و کمالگرایی استیو جابز محصول بهتری را ایجادمیکند. قصه گویی به مصرف کننده کمک میکند محصولی را انتخاب کند که مطابق با اهداف و اصول شخصی خود باشد.
ما در عصر "رسانههای کسب شده" زندگیمیکنیم. ما بازتوییتها و اشتراکها را میشماریم زیرا نشان میدهد مخاطبان ما به اندازه کافی به ما اعتماد میکنند تا نام خود را به داستان ما ضمیمه کنند. وقتی داستان سرایی کار میکند، مصرف کنندگان با افرادی که نام تجاری را در اختیار دارند عمیقا شناساییمیشوند. ما در مورد برقراری ارتباط با مصرف کنندگان بسیار صحبت میکنیم، اما مشتریان شما برایبرند شما اهمیتی قائل نیستند. آنها فقط میتوانند به افرادی که نماینده برند هستند اهمیت دهند. داستان سرایی به شما کمک میکند اعتماد، احترام و پول آنها را بدست آورید.
ریبرندینگBurberry را در نظر بگیرید. خرده فروش مد در سال 2008 شروع به اجتناب از مبارزات خاص فصلی به نفع کمپینهای داستان پردازی با برند دیجیتالی کرد. این تغییر باعث افزایش 750 درصدی قیمت سهامBurberryشد.
برخی احساس میکنند که قصه گویییک ریسک است و شاید تا حدودی درستمیگویند. افراد با داستانهای آسیب پذیر و معتبر ارتباط برقرار میکنند. این مغایر غریزه بازاریابی است که همیشه در مورد بزرگ بودن چیزها صحبت کند اما، هرگز پاداش را فراموش نکنید. مصرف کنندگان میتوانند به داستان شما بسیار اهمیت دهند. این شما هستید که باید آن را بگویید.
داستان برند: چیپوتل میگوید که این کار در تجارت غذای خوب است. این برنامه به دنبال استفاده از مواد اولیه با کیفیت بالا، تکنیکهای کلاسیک پخت و پز و طراحی متمایز داخلی برای آوردن عناصر غذای خوب به رستورانهایبا سرویسدهی سریع است. همزمانChipotle میگوید که به دنبال پرورش دنیایی بهتر با احترام به حیوانات، کشاورزان و محیط زیست است.
چیپوتل از این عقیده رادیکال متولد شد که بین نحوه تولید و تهیه غذا و طعم و مزه آن ارتباط وجود دارد. طعم واقعی برایتمام مردمو سیاره ما بهتر است. ممکن است راه دشواری برای انجام کارها باشد، اما راه صحیحی است.
به طور خلاصه: غذایی با صداقت
اندازه گیری موفقیت: در این مورد خاصTBDاست. پس از تیترهای مربوط بهE. coli، این برند که بیش از 1900 رستوران را اداره میکند، در 8 فوریه میزبانیک جلسه کارمند ملی است و آن روز مکان خود را به مدت چهار ساعت تعطیل میکند. در بیانیهای، استیو اِلس، بنیانگذار گفت که طرح جدید ایمنی غذایی پیشرفتهاین برند،Chipotleرا به عنوان یک پیشرو در زمینه ایمنی مواد غذایی معرفی خواهد کرد.
چرا کار میکند: Chipotle ایدهای را که با فست فود امکان پذیر است تغییر داد.این ایده برای مصرف کنندگان و کشاورزان نتیجه خوبی داد و تجربیات این فرآیند را کاملا تعریف کرد. نتیجهیک طرفدار مشتاق بوده است و بنیانگذار حضور قابل توجهی در بحران فعلی برند است.
داستان برند: Uberمیگوید که این روش در حال تکامل در جهان است. با اتصال یکپارچه مسافران به رانندگان از طریق برنامههای خود. اوبر معتقد است ما شهرها را در دسترس بیشتری قرار میدهیم، امکانات بیشتری برای مسافران و تجارت بیشتر برای رانندگان ایجاد میکنیم.
به طور خلاصه: براساس درخواست خود تاکسی سفارش دهید.
اندازه گیری موفقیت: این برند اخیرا میلیاردمین سفرUberخود را جشن گرفت و به گفته Business Insider، ارزش این شرکت بیش از 62.5 میلیارد دلار است و 2 میلیارد دلار بودجه نیز برای این کار جمع میکند.
چرا کار میکند: اوبر گزینه تاکسی سرکش است که حمل و نقل را دوباره تعریف کرده است.
داستان برند: Airbnb میگوید انجمن معتبری برای مصرف کنندگان است که میتوانند مکانهای منحصر به فرد را برای لیست تجربههای سفر منحصر بهفرد کشف کنند و محل اقامت بی نظیری را رزرو کنند.
به طور خلاصه: به خانه خوش آمدید.
میزان موفقیت: برندAirbnb پیش بینی کرد بیش از یک میلیون نفر در شب سال نو 2015 در Airbnbاقامت داشته باشند. این هتل محل اقامت در بیش از 34000 شهر و 190 کشور را ارائه میدهد.
چرا کار میکند: باز هم، Airbnb صنعت هتلداری را به چالش کشید و تعریف جدیدی از تجربه اقامت در هتل بیان کرد. در نتیجه، همانطور که در داستان نام تجاری آن ذکر شده است، این مجموعه از کاربران وفادار به خود میبالد.
تعداد بازاریابانی که در حال استفاده از قدرت اینستاگرام برای تعریف داستان نام تجاری خود هستند روز به روز افزایش مییابد. اینستاگرام با ویژگیهایی مانندInstagram Stories،Instagram Live و بارگذاری ویدئو، روشهای زیادی را برای به اشتراک گذاشتن پیامیک نام تجاری به مخاطبان بزرگ و در عین حال هدفمند ارائه میدهد.
اینستاگرامیک پلت فرم رسانههای اجتماعی است که تحت سلطه هزاره بومی دیجیتالی است. 55٪از همه افراد 18-29 سال، کاربران فعال آنلاین در ایالات متحده هستند. همچنین با جذابیت 58 برابر بیشتر از فیس بوک و 129 برابر توییتر، به عنوان جذابترین سیستم عامل رسانههای اجتماعی ظاهر شده است.
بستر اجتماعیمیتواند روشی اقتصادی برای ایجاد اعتبار و پیروی از برند شما باشد. نسل کاملا جدیدی از برندهای عمودی دیجیتالمانند Glossier و MVMT Watches در اینستاگرام به ستارهایتبدیل شدهاند و دنبالکنندههایی فرقه ماننددارند و کل صنایع را میچرخانند.
برندهای عمودی دیجیتالی بومی، اصطلاحی که توسط اندی دان، بنیانگذارBonobos ابداع شد، از معیارهای خاصی پیرویمیکنند. "برندهای عمودی بومی دیجیتال به طرز دیوانهوار بر روی تجربه مشتری متمرکز شدهاند و بهطور عمده در وب با مصرف کنندگان تعامل، معامله و داستان تعریف میکنند.
چگونه داستان برند خود را در اینستاگراممیسازید و میگویید؟ برای شروع، در اینجا پنج روش برای ایجاد و نمایش داستان نام تجاری منحصر به فرد خود در این پلتفرم آورده شده است.
شبکههای اجتماعی بستری ایده آل برای ساخت و بیان داستان برند شما به روشی جذاب و معتبر است. با استفاده از اینستاگرام میتوانید، عکسها و فیلمهای با کیفیت بالا را به اشتراک بگذارید، محتوای واقعی پشت صحنه را در زمان واقعی ایجاد کنید، با دلیلی که به آن توجه دارید ارتباط برقرار کنید و با به اشتراک گذاری محتوای تولید شده توسط کاربران(UGC)، مشتریان خود را شگفتزده کنید. اینستاگرام بهترین روشهایی را ارائه می دهد که به وسیله آن میتوانید برند خود را انسانی کنید و پیام برند خود را به مخاطبان هدف گسترش دهید.
اینستاگرام یک پلت فرم ذاتی بصری است. ایجادیک تجربه سازگار و منحصر به فرد از برند برای ایجاد هویت برند آنلاین شما ضروری است.
تاکتیکهای عکاسی خاصی وجود دارد که هر برند میتواند از آنها برای ایجاد عکسهای اینستاگرام با کیفیت بالا و عملکرد بالا استفاده کند. تمرکز بر روشنایی، انتخاب یک موضوع اصلی، جستجوی الگوها و استفاده متعارفاز فیلترها شامل این موارد است. برنامههایی مانند VSCOیاAfterLightمیتوانند به اصلاح نور، نوردهی و موارد دیگر کمک کنند.
هزارهها اولین نسلی هستند که نه تنها در دریافت تبلیغات، بلکه درگیر کردن و به اشتراک گذاری آنها نیزکارآمداست. برای بهینه سازی این ویژگی نسلی، محتوای مشتریان خود را درنظر بگیرید. محتوای تولید شده توسط کاربر، که به زبان عامیانه فقط به معنای عکس و فیلم واقعی مشتری است،میتواند شفافیت را به نام تجاری شما و محصولات آن اضافه کند. استفاده از تصاویر واقعی از مشتریان و محصول شما "در طبیعت" میتواند انگیزه فروش باشد. ثابت شده است که قرار دادن عکسهای واقعی مشتری در وب سایت شما باعث افزایش تبدیلدوبرابریمیشود. چرا؟ به این دلیل که 92٪ازمشتریان نسبت به برند شما به افراد مشابه خود اعتماد بیشتری دارند.
افسار حساب اینستاگرام خود را به دست بگیرید. حساب اینستاگرام خود را به یک تأثیرگذار اجتماعی بسپارید که از برند شما حمایت میکند و مخاطبان مشابهی دارد تا توجه طرفداران و دنبال کنندگان خود را به خود جلب کند. نمایش نام تجاری شما از زاویه دیگری ممکن است به جذب مشتری و مخاطب جدید کمک کند.
لایو اینستاگرام و استوری اینستاگرام دو ویژگی قدرتمندی هستند که به شما امکان میدهند ارتباط خود را با دنبالکنندگان خود عمیقتر کنید و داستان برند خود را به روشی سرگرم کننده و معتبرتر بگویید. اینستاگرام به مکانی برای ارسال عکسهای بسیارزیبا و منظم از "لحظات عالی" تبدیل شده است.
کوین سیستروم، بنیانگذار و مدیر عامل اینستاگرامبا معرفی این ویژگیهای اینستاگرام گفت: "برای به اشتراک گذاشتن انواع عکسها و فیلمهاوارد اینستاگرام شوید و نه فقط عکسهایی که با دقت برنامه ریزی و لمس شده اند و نمونه آن خدمات هستند."
لایو اینستاگرام یا استوریهای اینستاگرام میتواند نگاهی به پشت صحنه رویدادهای مورد حمایت برند، فرهنگ اداری یا آموزش محصولات شما داشته باشد. سعی کنید از داستانهای اینستاگرام یا Snapchat برای برجسته کردن فروش فعلی و برجسته سازی عکسهای مشتری استفاده کنید.
برای رونق تجارت خود، لازم است علاوهبر همسو شدن با دنبالکنندگان، خود را در روابط با مشتری فراتر از پیشنهاد محصول قرار دهید. به این معنی کهیک دلیل را پشتیبانی کنید. هزارهها با برندهایی ارتباط برقرار میکنند که علل مورد توجه آنها را پشتیبانیمیکنند. 64 درصد میگویندموارد مشترک دلیل اصلی ارتباط آنها با یکبرند تجاری است و 74 درصد معتقدند برندهای معتبر همان علامتهایی هستند که به چیزی بیشتر از خط اصلی خود اهمیتمیدهند.
اگرمیتوانید خود را با هدفی که مخاطب مورد نظر آن را درگیرمیکند، جایزه ویژه اضافه کنید. در بیرون از صنعت، شما چیزهای زیادی درباره "قبیله" و فرهنگ جامعه میشنوید. به ویژه، در مورد برندهاییمیشنوید کهمشتریان آنهاتنها تمایلی به خرید محصولات ندارند بلکه به آنچه برای آن ایستادهاندایمان دارند. سعی کنید نه تنها همسویی، بلکه نام تجاری خود را در روابط با مشتری فراتر از محصول ارائه دهید.
مسابقات رسانههای اجتماعی روشی قدرتمند برای تجارتهایی با مشتریان مشترک است. مسابقات و کمپینهای اینستاگرامی سریعترین راه برای افزایش تعامل در شبکههای اجتماعی هستند. اگرچه ممکن است برندها به دلایل مختلف تصمیم بگیرند که یک کمپین بازاریابی اینستاگرام راهاندازی کنند. به عنوان مثال، یک جامعهی اینستاگرامی قوی ایجاد و یک محصول جدید راهاندازی کنید؛ اما در نهایت به دنبال افزایش آگاهی از برند، تعامل مشتری و میل تجاری به آن باشید.
برای اجرای یک کمپین بازاریابی در شبکههای اجتماعی موفق، حتما:
با تجزیه و تحلیل موارد ارسالی کمپین خود، ممکن است اطلاعات جدید شگفتآور، از قبیل نحوه استفاده واقعی مشتریان از محصولات شما پس از خرید را کشف کرده و محتوای ارزشمند تولید شده توسط کاربر را برای نمایش در سایر کانالهای بازاریابی جمع کنید.
داستانها قدرتمند هستند؛ اما در داستان خود گیر نکنید. بهیاد داشته باشید، یک داستان چارچوبی برای زندگییک تجارت است. داستان نباید تجارت شما را در دام بیاندازد بلکه به عنوان یک کاتالیزور عمل میکند. برخی از برندها چنان درگیر داستان خود میشوند که از ارزش فعالسازی فعلی خود غافل میشوند. اگرچه میتوانید میراث برند خود را ارج نهید، اما باید در زمان حال زندگی کنید.
نکته جالب در مورد داستان ادامه زندگی آن است. داستانهای واقعی به گفتن ادامه میدهند و با مردم ارتباط برقرار میکنند. با ادامه تحت تأثیر قرار دادن مشتریان خود و ارائه بهترین تجربه ممکن، داستان خود را زنده نگه دارید. داستان شما پایه اعتماد را ایجاد میکند اما فقط تجربه شخصی مشتری این اعتماد را به چیزی ادامه میدهد.
شما چگونه می خواهید داستان برند خود را بگویید؟با ما تماس بگیرید تا ببینید آژانس دیجیتال مارکتینگ راز چگونه میتواند به شما کمک کند امروز داستان برند خود را در اینستاگرام شروع کنید.
مطالب مرتبط:
برچسب ها
احتمالا این مطالب برای شما جالب باشد
در این مطلب راهکارهای افزایش امنیت تلگرام را برای شما نوشته ایم تا بتوانید میزان خطر این پیامرسان را کاهش دهید.
ادامه مطلبدر این مطلب صفر تا صد تبدیل شدن به ادمین اینستاگرام را به طور کامل توضیح داده ایم.
ادامه مطلبدر این مقاله سعی کردهایم تا نتایج یک سری مطالعات که در مورد فرزند پروری در عصر رسانههای اجتماعی انجام شده است را برای شما بازگو کنیم.
ادامه مطلبدر این مطلب به طور کامل در خصوص نسخه پریمیوم تلگرام تلگرام و مزایای آن کامل توضیح داده شده است.
ادامه مطلب
نظر شما چیست