در هر جایی میتوان موفق بود

در هر جایی می‌توان موفق بود؛ اگر بخواهید و تلاش کنید. این بار برای اینکه چنین چیزی را نشان دهیم، به سراغ خانم نعمتی رفتیم. فردی فعال، موفق و دارای چندین کسب‌وکار که در شهر اردبیل زندگی می‌کنند. در ادامه همراه با خانم نعمتی هستیم تا علاوه بر آشنایی با زندگی ایشان و مسیر موفقیتشان، از توصیه‌هایشان هم استفاده کنیم.

ادامه این مطلب را از زبان ایشان می نویسیم.

من سارا نعمتی هستم...

سارا نعمتی، 27 ساله، ساکن اردبیل و دانشجوی سال آخر ارشد مهندسی صنایع-سلولزی دانشگاه تهران هستم. اگر بخواهم بگویم که کار کردن را از چه زمانی شروع کردم، از 15 سالگی بود. شروع کار من با یک هفته نامه در اردبیل بود که معلم ادبیاتم مسئولیت آن را بر عهده داشت. من هم در آن زمان همراه با ایشان به دفتر هفته نامه می‌رفتم تا موارد مختلف را یاد بگیرم. در آن موقع توانستم چگونگی نوشتن، صفحه‌بندی و تبلیغات را تا حدودی یاد بگیرم. هیچ دریافتی نداشتم و فقط در حال یادگیری بودم و البته برای هفته نامه هم تبلیغات می‌گرفتم.

تولد 16 سالگی‌ام بود که یکی از دوستانم، خیلی اتفاقی یک سی دی آموزش ‌تری دی مکس را به من هدیه داد. آن سی دی برای من یک جرقه بود تا به سمت گرافیک بروم. شروع به یادگیری تر دی مکس کردم و بعد کم‌کم به واسطه راهنمایی‌های یکی از دوستان برنامه نویسم به سمت گرافیک دو بعدی رفتم. همزمان در یک موسسه تبلیغاتی به عنوان کار آموز، هماهنگی امور آگهی را انجام می‌دادم. بعد از آن موسسه در یک موسسه موسیقی به صورت پروژه‌ای تلاش بر اجرای برنامه‌های زنده داشتیم. همزمان به صورت تجربی مشغول یادگیری گرافیک بودم. کمی بعدتر که اعتماد به نفسم در طراحی بیشتر شد و حس کردم می‌توانم به عنوان طراح در یک چاپخانه مشغول به کار شوم؛ اما متأسفانه به اندازه کافی خوب نبودم و اخراج شدم. کم‌کم آموزشم را پیشرفته‌تر و بهتر کردم. با تلاش و بسیار پس از آن شکست، توانستم پروژه‌های بیشتری در دانشگاه و به صورت فریلنس بگیرم و تسلطم را بیشتر کنم. بعد از اینکه مهارت قابل قبولی در امور طراحی به دست آوردم و با رزومه تقریباً کاملی داشتم، توانستم کم‌کم به عنوان مدرس در موسسه‌های فنی و حرفه‌ای فعالیت کنم. در واقع شکست من در چاپخانه بیشتر از قبل مصمم کرده بود تا تمام توانم را در این زمینه بگذارم.

در سال 95 در آژانس هواپیمایی مدار به عنوان طراح با معرفی یکی از دوستان بسیار عزیزم شروع به کار کردم. آژانس هواپیمایی مدار به دلیل اینکه بهترین آژانس هواپیمایی اردبیل بود، برای من نقطه پرش بزرگی محسوب می‌شد. در همان زمان هم به یک استارت آپ ویکند در اردبیل دعوت شدم. البته پیش‌تر با فضای استارتاپ ها کم و بیش آشنا بودم؛ اما همان استارت آپ ویکند باعث شد تا علاوه بر آشنایی من با اکوسیستم نوپای استارت آپی اردبیل، با آقای عبدی، مؤسس اولین شتاب‌دهنده استان، آشنا شوم. همزمان با کار در مدار با آقای عبدی کارم را شروع کردم و کم‌کم توانستم در کارهایم پیشرفت کنم. بعد از مدار به سمت شتاب‌دهنده رفتم و در آنجا مدیر محتوا شدم. منتورهای خیلی خوبی با ما در شتاب‌دهنده فعالیت می‌کردند و فضای کار در آنجا به صورتی تجربی بود که توانستم چیزهای زیادی یاد بگیرم و مهارتم در تولید محتوا را بیشتر کنم. باید بگویم در حالت کلی به غیر از مواردی که گفتم با بسیاری از افراد و شرکت‌ها و سازمان‌ها کارکرده‌ام و در عین حال که گاهی موفق هم نبودم؛ اما به معنای واقعی کلمه از آن‌ها یاد گرفته‌ام و یاد خواهم گرفت و هیچ چیز مهم تر این نیست.

در مسیر شکست رشد کردیم

 در اوایل در شتاب دهنده که الآن به عنوان مدیر اجرایی فعالیت می‌کنم، توانستیم چندین استارت آپ را استارت بزنیم؛ اما استارت آپ ها زیاد به موفقیت نرسیدند. ناامید شدیم و این تهدیدها را به فرصت تبدیل کردیم. با صبر و تلاش زیاد الآن می‌توانیم بگوییم که خداروشکر توانسته‌ایم تا از این بحران شکست‌ها با موفقیت بیرون بیاییم. در حال حاضر 5 استارت آپ داریم که فعال بوده و حتی درآمد هم دارند. در این بین، در آژانس هواپیمایی مدار به عنوان مدیر مارکتینگ فعالیت می کردم که به دلیل کرونا مدتی متوقف شد. هرچند که هنوز هم مدار را به عنوان خانواده دوم خود دوست دارم و تلاشم را برای پیشرفت آنجا خواهم کرد. در حال حاضر چندین استارت آپ داریم که یکی از آن‌ها در حوزه تولید محتواست و توانستیم کارهای متعددی در آن انجام دهیم؛ از جمله اینکه تیزر برای یکی از بزرگ‌ترین عرضه‌کننده‌های مرغ ساختیم و در شبکه‌های ملی پخش کردیم و حتی با ارگان‌های دولتی هم در این خصوص همکاری داشته‌ایم. همه این‌ها با تلاش، کنار هم بودن و با توکل به خدا به دست آمد.

چرا اردبیل ماندم؟

اولین مسئله‌ای که باعث شد تا در اردبیل بمانم، دل‌بستگی به خانواده بود. بعد آن چیزی که در اینجا با زحمت به دست آوردم، خیلی مهم تر از آنی بود که به تهران بیایم و از صفر شروع کنم. در تهران کارم خیلی سخت‌تر خواهد بود و باید خودم را به افراد مختلف نشان دهم تا بتوانم به همین موقعیت برسم؛ اما در اردبیل اعتبار دارم و افراد و شرکت‌هایی هستند که من را می‌شناسند. با این حال در تهران هم پروژه‌های زیادی تا الآن بوده که انجام داده‌ام و هرازگاهی به تهران برای جلسات کاری می‌آیم. تا زمانی که مسیر رشدم در اردبیل فراهم باشد، می‌مانم.

البته باید اعتراف کرد که رشد در اردبیل خیلی سخت است. اقتصاد بسیار ضعیفی دارد. اگر امتیاز تهران را 100 حساب کنیم، امتیاز اردبیل 15 هم نیست. اینجا یعنی اردبیل رشد برای یک کسب‌وکار نوپا خیلی سخت است. خیلی چیزها در این استان دیرتر از بقیه استان‌ها اتفاق می‌افتد. در حقیقت باید گفت چیزهایی که باعث رشد شرکت شود؛ اما باز می‌توان کار کرد. ما اولین سوپرمارکت آنلاین را در اردبیل زدیم؛ تا جایی که الآن هم توانستیم از شهرهای دیگر سفارش بگیریم. کم‌کم مردم به سمت ما می‌آیند و اعتماد می‌کنند. سوپرمارکت آنلاین ما، مارت مارکت، در حال حاضر در اردبیل فعال است. چندین استارت آپ دیگری هم داریم: مثل بیونا که رزرو آنلاین آرایشگاه زنانه است. یک کسب‌وکار دیگری که برای اجاره کالا است و الآن در اردبیل فعالیت می‌کند. هرباتو که در خصوص فروش آنلاین گیاهان دارویی است و فعالیت کشوری دارد و هیروگلیف که در زمینه تولید محتوا فعال است و آن هم فعالیت کشوری دارد.

نقش دیجیتال مارکتینگ در رشد فعالیت ما

از نظر من دیجیتال مارکتینگ همانند آسانسوری در ساختمان 10 طبقه است. در ایران خیلی از افراد خود را مدعی این نوع بازاریابی می‌دانند. حتی جالب‌تر اینکه تعدادی که فقط با اینستاگرام کار کردند، خود را متخصص دیجیتال مارکتینگ معرفی می‌کنند. در اردبیل دیجیتال مارکتینگ بستر بسیار نامناسبی برای فعالیت دارد. می‌توان گفت که هیچ کانال ارتباطی وجود ندارد. چند عدد کانالی هم وجود دارند که از همان‌ها هم بسیاری‌شان خیلی قوی نیستند. از طرفی ساختن محتوای جذاب هم خیلی سخت است. دیجیتال مارکتینگ در اردبیل به دلیل کوچک بودن شهر و از همه مهم تر نبودن متخصص خیلی سخت است. بسیاری از کانال‌های ارتباطی مانند ایمیل اصلاً در شهرهای کوچک مانند اردبیل جوابگو نیست. برای اینکه اصلاً کاربران بررسی نمی‌کنند. خیلی از موارد را فرهنگ مردم اینجا قبول نمی‌کنند؛ تبلیغات سنتی هم با توجه به هزینه زیاد، مقرون به صرفه نیست. به هر حال با همه این موارد ما تسلیم نشدیم و کار کردیم.

خودتان را نباید محدود کنید

برای موفقیت نباید خود را محدود کرد؛ اما باید حساب شده پیش رفت. در شهرهای کوچک باید همه چیز به طور دقیق پیش برود. باید منابع به درستی در نظر گرفته شود. ریسک پذیری باید داشته باشید؛ اما نه در حدی که تمام سرمایه‌تان را به باد دهید. همه فعالیت‌ها را باید در کنار برنامه‌ریزی دقیق و اقتصادی پیش برد.

برای سارا نعمتی اردبیل بهتر است...!

 افراد زیادی از من می‌پرسند که چرا اردبیل مانده‌ام. در جواب باید بگویم که برای سارا نعمتی ماندن در حال حاضر بهتر است. البته که پیشنهاد کار داشته‌ام از شهرهای دیگر ولی برای رشد در قدم اول خودم را شناختم و سپس شروع به کار کردم. برای همین شناخت بود که فهمیدم برای من ماندن بهتر است. مسلماً شناخت خود و پتانسیل‌های فردی و مهارتی مهم‌ترین چیزی است که به رشد کمک می‌کند. اینکه بتوانیم از زمان به بهترین شکل استفاده کنیم، مسئله‌ای است که هدف و راه موفقیت شما را مشخص می‌کند. می­توانم بگویم من در اردبیل شبیه کسی هستم که می‌خواستم باشم؛ اما به خیلی از دوستانم پیشنهاد کرده‌ام که در اردبیل نمانند. چون برای آن‌ها رفتن بهتر بود تا ماندن. به هر حال هر کسی در هر جایی که برای خودش مناسب است، می‌تواند بهترین باشد. اگر تلاشش را بکند، بالاخره نتیجه‌ مطلوبش را خواهد گرفت. شاید بتوانم بگویم هنوز ده درصد از مسیرم را طی کرده‌ام. برای نود درصد دیگر باید نود درصد بیشتر تلاش کنم. شاید هیچ وقت نمی‌دانستم که از کجا باید شروع کرد و چه کارهایی باید انجام داد اما از یک چیز به شدت مطمئن هستم، آن هم آن کسی است که دلم می‌خواهد باشم؛ پس تمام تلاشم را برای آن فرد خواهم کرد.

مطالب مرتبط:

کرونا و تاثیر آن بر رسانه‌های اجتماعی

هرآنچه باید درباره اینفلوئنسرمارکتینگ بدانید

چگونه با شبکه‌های اجتماعی برند شخصی بسازیم

راهنمای تحقیقات بازار برای کسب‌وکارها