در دنیای امروز که رقابت سخت‌تر و پرچالش تر شده است، کسی برنده است که تفکر بامبویی داشته باشد. بله مانند بامبو باید فکر کرد؛ اما این به چه معناست؟ چگونه می‌توان با استفاده از این تکنیک رشد کرد؟ آیا فقط همین لازم است؟

جواب به همه این سؤالات را در سری مصاحبه‌های اختصاصی با آقای محمود کرمی نوشته‌ایم. آقای کرمی از مشاوران حوزه کسب‌وکار در شهر زیبای یزد است که در چند سال گذشته توانست به شرکت‌های بزرگی در ایران برای برندینگ و افزایش فروش کمک کند. در این مصاحبه آقای کرمی در کنار معرفی خود، از تفکری صحبت کرده که باید در این روزهای اقتصادی بیشتر از همه به کاربرد.

از این به بعد تمامی جملات از زبان آقای محمود کرمی نوشته شده است.

من محمود کرمی...

من محمود کرمی هستم. لیسانس طراحی صنعتی دارم و بعد از فارغ التحصیلی چند سالی را در حوزه صنعت مشغول به کار بودم؛ اما از آنجا که علاقه‌ام به فروش و بازاریابی بیشتر بود، در کنار فعالیت در کارخانه‌ها، به مطالعه در خصوص فروش و مدیریت پرداختم. همچنین در دوره‌های مدیریت و فروش هم شرکت کردم تا بتوانم علاوه بر دنبال کردن علاقه‌ام، از آن‌ها برای رسیدن به اهدافم استفاده کنم. بعد از چند وقت، حوزه صنعت را رها کرده و به دنبال علاقه‌ام یعنی مدیریت رفتم. دوره‌های تکمیلی را در مدیریت ارشد، MBA و مرتبط با آن را در کلاس‌های استادان معروف با موفقیت پشت سر گذاشتم و در کنار آن خودم مطالعات زیادی داشتم.

بعد از چند ماه که توانستم به دانش و تجربه مورد نظر برسم، کارگاه آموزشی برگزار کردم و همزمان در چند شرکت مانند مجموعه تبلیغاتی آریا فعالیت مشاوره‌ای داشتم. کم‌کم که توانستم پیشرفت کنم، فعالیت مستقل را از سال 95 شروع کردم و از آن زمان کار تیم سازی و برونسپاری و غیره را برای موفقیت بیشتر انجام می‌دادم.

من از همان اول به دنبال سبک جدیدی در کار مشاوره بودم. در بیشتر مشاوره‌هایی که برای کسب‌وکارها انجام می‌شد، مشاور در کسب‌وکار حضور نداشت. در دفتر خود توصیه‌هایی را انجام می‌داد؛ اما من این بار به صورت اجرایی در خود کسب‌وکار حضور پیدا کردم. به این صورت با نیروی انسانی، فرهنگ، تجهیزات، روش‌ها، ایده‌های آن‌ها و غیره بیشتر آشنا می‌شدم. کاری که همین الآن هم انجام می‌دهم. کاری که شاید تعداد پروژه‌های یک مشاور را کمتر کند؛ اما نتیجه‌ای سریع‌تر و باکیفیت‌تری خواهد داشت.

بیشتر صاحبان کسب‌وکار در حوزه بازاریابی و برندینگ دانشی ندارند و حتی نمی‌دانند که از کجا شروع کنند. برای شروع به مطالعه انواع کتاب‌های مدیریت و بازاریابی روی می‌آورند یا در جلسات و کلاس‌ها شرکت می‌کنند. این‌ها در مجموع خیلی خوب است؛ اما باید گفت که بیشتر این مطالب آموزشی دید کلی دارند و با فرهنگ و اهداف سازمان تطابق ندارند. در هر سازمانی باید تکنیک‌ها و روش‌های تبلیغاتی مطابق با سیاست آن پیش برود و تدوین شود. برای رسیدن درست به این هدف، مشاور باید در سازمان حضور فیزیکی و اجرایی داشته باشد. مسئله‌ای بود که من از همان اول روی آن تأکید کردم و باعث موفقیت شرکت‌ها شدم.

مشاوره سرایی ممنوع!

یک کسب‌وکار برای موفقیت نباید به سراغ مشاوره سرایی برود. برای پیدا کردن مشاور و موفقیت کسب‌وکار، باید به سراغ متخصص آن حوزه رفت. اگر به دنبال محصولی برای فروش در اینستاگرام هستید، به دنبال شرکت یا فردی باشید که در این حوزه یعنی تبلیغات در اینستاگرام واقعاً متخصص است. اگر به دنبال فروش و برندینگ در اینترنت هستید، به دنبال کسی بروید که واقعاً به اصطلاح این کاره باشد. به سراغ کسی بروید که کسب‌وکار و مکان فعالیت شما را برای موفقیت بشناسد. بتواند بر اساس آن ساختارسازی انجام دهد و بیزینس پلن تدوین کند. برای هر بخش به سراغ فرد فنی خودش بروید.

البته برخی مشاورها می‌توانند در چند حوزه مشاوره بدهند؛ اما بهتر است که برای کسب‌وکار خود حداقل دو مشاور در دو حوزه داشته باشید. یکی از مهم‌ترین مواردی که شرکت‌ها فراموش می‌کنند، همکاری با مشاور مالی است. در این روزهایی که اوضاع اقتصادی مانند همیشه نیست، داشتن چنین فردی بسیار واجب است.

فقط یک نکته خیلی مهم اینکه به سراغ مشاوره سراها نروید؛ یعنی افرادی که هیچ تجربه و تخصصی نداشته و صرفاً با مطالعه چندین کتاب یا تجربه اندک به دنبال معرفی خود به عنوان مشاور هستند. ریشه‌یابی اشتباه، نداشتن تجربه بازار، تدوین برنامه کاملاً متفاوت از هدف کاری، عجله کردن در کار و تأکید روی اشتباه بودن فعالیت سنتی از مواردی است که در یک مشاورسرا دیده می‌شود.

تفکر بامبویی داشته باش؟

حالا به سراغ موضوع اصلی یعنی تفکر بامبویی می‌رویم. لازم است که برای توضیح این تفکر، به این مسئله اشاره کنیم. وقتی اطرافیان و دوستان متوجه شوند که شما قصد راه‌اندازی کسب‌وکاری را دارید، شروع به داستان سرایی و دادن مشاوره می‌کنند. افرادی که در ظاهر نیت بدی ندارند؛ اما تمامی نکاتشان برای موفقیت شما اشتباه است. این مسئله باعث انتخاب راه اشتباه و شکست کسب‌وکار می‌شود. نمونه‌های زیادی را می‌توان مثال زد. در این چند ماه اخیر چند نفر شما را برای سرمایه گذاری در بورس تشویق کرده‌اند؟ آیا واقعاً سوادش را داشته‌اند یا آن‌ها هم صرفاً به دلیل جوزدگی وارد این بازار شده‌اند؟ از همه بدتر اینکه فرد به حرف این افراد گوش کرده، چند کتاب مطالعه کرده و بعد از شرکت در چند کلاس که جمع آن‌ها به 72 ساعت نمی‌رسد، دچار اعتماد به نفس کاذب می‌شود و کسب‌وکار خود را شروع می‌کند. در ظاهر شاید اوایل موفق شود؛ اما باید گفت که این موفقیت کاذب است و کارآفرینی واقعی نیست.

پس باید چه کاری کرد؟

مانند درخت بامبو شروع کن. رشد درخت بامبو از سال پنجم شروع می‌شود. در 5 سال اول هیچ چیزی شما نمی‌بینید. خیلی از افراد وقتی بعد از دو ماه هیچ جوانه‌ای نبینند، سریع ناامید شده و تحت تأثیر حرف دیگران دانه دیگری می‌کارند؛ اما آن‌هایی که با مطالعه و صبور باشند، نتیجه کار خود را بعد از 5 سال خواهند دید.

شروع کسب‌وکار هم همین است. آن ایده‌ای که برای شروع به ذهنتان خطور می‌کند، یک ایده است. ایده‌ای که مطمئناً اگر به خیلی از افراد بگویید، سعی در پشیمان کردنتان دارند؛ اما باید شروع کنید و به هیچ وجه حرف افراد به ظاهر مشاور را گوش ندهید. به جای به دنبال افرادی باشید که واقعاً در حوزه شما کار کرده‌اند و موفق بوده‌اند. فعالیت‌هایی که شما برای موفقیت در کسب‌وکار خود انجام می‌دهید، همان مراقبت‌هایی است که در مدت زمان 5 سال رشد بامبو انجام می‌شود. برای موفق شدن تا رشد واقعی، باید مطالعه کنید. دانش خود را در کسب‌وکارتان بالا ببرید. دانش البته فقط یادگیری موارد فنی و شناخت محصولات یا خدمات نیست. بلکه باید دانش اقتصادی، فن بیان، امور مالی، بازاریابی و مدیریت و غیره را هم یاد بگیرید. هرچه یاد بگیرید، این روزها کم است. این نکته را در نظر داشته باشید که مهارت برای رشد یک کسب‌وکار در دراز مدت به دست می‌آید. هیچ کسی با همان جلسه اول، همه چیز را یاد نگرفته است. البته بهتر است که ببینید توانایی شما در کدام بخش بیشتر است و سعی در قوی‌تر کردن آن داشته باشید. برای بخش‌های دیگر می‌توانید از مشاور واقعی در آن حوزه کمک بگیرید.

اگر بخواهم که نمونه‌ای از این کسب‌وکار مثال بزنم، می‌توان صاحب خشک‌شویی را گفت که قبل از شروع کسب‌وکار به اروپا رفت و دوره‌های کامل خشک‌شویی را با موفقیت پشت سر گذاشت. همه چیز مرتبط با آن مانند شناخت لباس، دستگاه‌ها و غیره را کامل یاد گرفت و بعد به یزد برگشت و مغازه خود را افتتاح کرد. نتیجه‌اش چه شد؟ یکی از موفقیت ترین افراد این حوزه در کشور است. چند سال زحمت کشید، خود را پرورش داد تا اینکه مانند درخت بامبو توانست در سال آخر رشد کند.

در تفکر بامبویی مهم‌ترین چیزی که باید در نظر داشته باشید، صبر است.

متأسفانه خیلی از صاحبان کسب‌وکار با من تماس می‌گیرند تا کسب‌وکارشان در 6 ماه رشد کند. چنین رشدی به هیچ وجه وجود ندارد. دوست عزیز باید گفت که موفقیت صبر می‌خواهد. باید روی کارتان تمرکز کنید. باید مطالعه داشته باشید و دانش خود را بالا ببرید و همچنین از یک مشاور خوب استفاده کنید. البته که این فقط 30% است. 70% باقیمانده کارهایی که است که در طول فعالیت خود برای موفقیت باید انجام دهید.

موفقیت مانند یک نردبان می‌ماند. بدون مشاوره یا با کمک مشاوره سراها، فاصله‌های پله‌های نردبان زیاد است. با اینکه با هر پله، مسافت طولانی‌تری را سپری می‌کنید؛ اما آیا می‌توانید یکباره پای خود را روی پله سوم یا چهارم قرار دهید؟ فاصله پله‌ها را کوتاه کنید. کم‌کم پیش بروید؛ اما اصولی و همراه با صبر.

نکته آخر اینکه حداقل با 5 نفر از افراد موفق در حوزه خود صحبت کنید. از آن‌ها بپرسید که چه کار کرده‌اند. علت موفقیت‌های آن‌ها چی بوده است؟ آن‌ها یکی از بهترین مشاور شما خواهند بود. مطمئناً فوت کوزه گری کار را به شما نخواهند گفت. اگر یک همکار یا رقیب موفق در حوزه کاری شمادر روز به 50 نفر برای فروش زنگ می‌زند، شما به صد نفر زنگ بزنید. موفقیت با تلاش برنامه ریزی شده به دست می‌آید.

یادت باشد که تفکر بامبویی چیزی است که شما باید برای موفقیت در کسب‌وکار خود داشته باشید. در نوع آن هیچ فرقی وجود ندارد. مهم این است که اول از همه از یک مشاور درست کمک گرفته و دوم اینکه صبر داشته باشید.

با تشکر

محمود کرمی

 تحلیلگر کسب و کار و بیزینس کوچ، عارضه یابی، ساختارسازی، بازاریابی

مطالب مرتبط:

هرآنچه باید درباره اینفلوئنسر مارکتینگ بدانید!

راهنمای صفر تا صد مدیریت شبکه های اجتماعی

بازاریابی در شبکه‌های اجتماعی چیست؟

اهمیت اپلیکیشن موبایل در کسب و کار