مروری بر تأثیر فضای آنلاین بر کسب‌وکارها در ایران

مروری بر تأثیر فضای آنلاین بر کسب‌وکارها در ایران


دسته موضوعی : بازاريابی و تبليغات شبکه‌های اجتماعی

آغاز عصر جدید کسب‌وکارهای ایرانی با ظهور دیجی‌کالا

ظهور شبکه‌های اجتماعی و پوست‌اندازی کسب‌وکارهای آنلاین

آغاز عصر جدید در فضای کسب‌وکار ایران

شیوع و کرونا و کسب‌وکارهای ایرانی؛ می‌خواهم زنده بمانم!

کسب‌وکارهای آنلاین و ظهور مفهوم اقتصاد مشارکتی

سخن آخر

 

فضای مجازی، شکل کسب‌وکارها را در ایران به گونه‌ای تغییر داد که شاید هرگز گمان نمی‌رفت که بتواند چنین تحول عمیقی را ایجاد کند. با توسعه فناوری و گسترش روزافزون امکانات و قابلیت‌های پلتفرم‌های آنلاین، جنبه‌های مختلف زندگی، شکل و سیاق جدیدی به خود گرفته‌اند و فضای کسب‌وکار را بی‌تردید می‌توان یکی از زمینه‌هایی دانست که از مجموعه این تحولات، بیشترین تأثیرپذیری را داشته است.

 

فضای مجازی

 

 

جهان آنلاین و مجموعه‌ی عظیم متشکل از پلتفرم‌های متعددِ فعال در این بستر که اغلب به آن فضای مجازی می‌گوییم، امروز طوری با زندگی حقیقی آدمی در هم آمیخته که به‌سختی می‌توان این دو را از یکدیگر تفکیک کرد. بااین‌حال، منشأ این در هم تنیدگی بیش از هر عاملی، احتمالاً از تغییر اساسی ماهیت کسب‌وکارها ناشی می‌شود. جایی که سیستم عرضه کالاها و خدمات، مدل جدیدی به خود گرفت و به‌موازات این تغییر، رفتار مصرف‌کنندگان نیز به‌منظور تأمین نیازها و خواسته‌ها رفته‌رفته تغییر کرد. تأثیر فضای مجازی بر عرصه کسب‌وکارهای ایرانی، موضوع اصلی این مقاله از راز است که قصد داریم در آن، نگاه مختصر و مفیدی بر ماجرا داشته باشیم. از شما مخاطبان گرامی دعوت می‌کنیم که مانند همیشه تا انتهای این گفتار با ما همراه باشید.

 

آغاز عصر جدید کسب‌وکارهای ایرانی با ظهور دیجی‌کالا

 

دیجی‌کالا را همه می‌شناسند. همان فروشگاه اینترنتی بزرگی که از شیر مرغ تا جان آدمیزاد را می‌توانید در آن بیابید! آغاز عصر جدید کسب‌وکارهای ایرانی در فضای آنلاین به‌نوعی با ظهور سایت دیجی‌کالا پیوند خورده است. مجموعه‌ی چند هزار نفری امروز، در سال 1385 کارش را با تنها 5 پرسنل آغاز کرد و دامنه فعالیت‌هایش به ارائه نقد و بررسی درباره گوشی‌ها و دوربین‌های عکاسی و کمی بعدتر، لپ‌تاپ‌ها محدود می‌شد. تا اینجا هیچ خبری از فروش محصول نبود تا اینکه مدیران این سایت تصمیم گرفتند که عرضه این کالاهای دیجیتال را نیز در دستور کار قرار دهند.

 

روال کاری دیجی‌کالا برای مدتی به همین منوال ادامه یافت و طی این مدت، دیجی‌کالا توانست جایگاهش را به‌عنوان یک مرجع معتبر در زمینه خرید محصولات دیجیتال در بازار ایران محکم کند. تا اینکه این مجموعه در اواخر سال 1392 و با افزودن محصولات پزشکی و همین‌طور آرایشی و بهداشتی به ویترین فروش، وارد مرحله جدیدی از فعالیت‌هایش شد.

 

دیری نپایید که این ویترین، باز هم تنوع بیشتری پیدا کرد و با اضافه شدن مستمر انواع محصولات به آن، دیجی‌کالا به نقطه‌ای رسید که امروز می‌بینیم. البته آغاز فعالیت فروشگاه‌های اینترنتی در ایران به قبل از ظهور دیجی‌کالا برمی‌گردد؛ بااین‌حال، دامنه این فعالیت‌ها آن‌قدر محدود بود که باید دیجی‌کالا را در این حوزه، پیشرو و پیشگام بدانیم. البته بعد از دیجی‌کالا، فروشگاه‌های دیگری مانند زنبیل نیز پا به عرصه وجود گذاشتند و هر کدام به سهم خود، در خلق یک روند جدید تجاری، ایفای نقش کردند.

 

اغراق نیست اگر بگوییم ظهور وب‌سایت‌هایی مانند دیجی‌کالا، زنبیل و ....، سنگ بنای تغییر فضای کسب‌وکار در ایران است. اولین بودن در هر عرصه‌ای، همواره اهمیت دارد و این قاعده درباره این وب‌سایت‌ها نیز صدق می‌کند. دیجی‌کالا، زنبیل و وب‌سایت‌هایی که پس از آن‌ها آمدند، به‌عنوان برندهای پیشرو در عرصه تجارت آنلاین، مدلی را عرضه نمودند که درصد چشمگیری از کسب‌وکارهای دیگر، بعدها آن را شبیه‌سازی کردند و بسیاری از آن‌ها توانستند این کار را با موفقیت انجام دهند و حتی مدل‌های مختص خودشان را ایجاد و پیاده‌سازی کنند. بررسی فعالیت وب‌سایت‌هایی مانند دیجی‌کالا از ابتدا تا امروز، 2 نکته مهم را آشکار می‌کند که در اینجا به ذکر و تشریح مختصر این نکات می‌پردازیم.

 

1. تولید محتوای دیجیتال؛ سکوی پرتاب کسب‌وکارهای آنلاین

 

همان‌طور که گفتیم، فعالیت دیجی‌کالا در سال 85 و با انتشار مقالات نقد و بررسی محصولات دیجیتال آغاز شد. زمینه‌ای که گستره‌ای بسیار وسیع داشت و انتظار می‌رفت که در آینده‌ای نزدیک، وسعت آن افزایش پیدا کند. خرید محصولات دیجیتال مانند گوشی، لپ‌تاپ و دوربین عکاسی، یک فرایند حل مسئله بود که برای مشتریان بالقوه، حساسیت و اهمیت زیادی داشت. آن‌ها برای خرید به اطلاعات درست و عینی نیاز داشتند تا بتوانند با استناد به این اطلاعات، درباره انتخاب محصولی که با بودجه و انتظاراتشان متناسب باشد، تصمیم‌گیری کنند.

 

 

فقدان مرجعی که بتواند این اطلاعات را به شکلی منسجم و دقیق در اختیار خریداران قرار دهد، یک حفره بزرگ بود و دیجی‌کالا توانست با تولید محتوای دیجیتال، به بهترین شکل ممکن این حفره را بپوشاند. دیجی‌کالا، ملموس‌ترین مثال ممکن درباره این واقعیت است که محتوای ناب و ارزشمند، چطور می‌تواند زمینه موفقیت بلندمدت یک کسب‌وکار را فراهم کند. درواقع دیجی‌کالا قبل از اینکه محصولی را به مخاطبانش بفروشد، محتوای ارزشمند را به آن‌ها عرضه داشت و از این طریق، برای خریداران، خلق ارزش کرد.

 

1. تولید محتوای دیجیتال؛ سکوی پرتاب کسب‌وکارهای آنلاین

 

مرجعیت و صلاحیت امروز دیجی‌کالا از نگاه کاربران را باید مرهون عملکرد عالی این مجموعه در تولید محتوای ارزشمند متنی و تصویری بدانیم. به همین دلیل است که تولید محتوا حالا به لازمه‌ای قطعی برای موفقیت همه کسب‌وکارهای فعال در فضای آنلاین تبدیل شده است. تولید محتوا، رُکن رکینِ دوام و بقای یک کسب‌وکار در عرصه رقابتی امروز است که اگر با تکیه بر استراتژی‌های محتوایی درست پیاده‌سازی شود، دستیابی به اهداف و نتایج تجاری را تضمین می‌کند. همان‌طور که می‌بینیم، تولید محتوا کماکان، پررنگ‌ترین جنبه‌ی فعالیت دیجی‌کالا از نگاه کاربران است و این مجموعه با درک اهمیت این موضوع، تلاش کرده که کمیت و کیفیت محتوای ارائه‌شده به مخاطبانش را پیوسته بهبود دهد.

 

2. اهمیت اعتمادسازی در مشتریان برای خرید آنلاین

 

بررسی کسب‌وکارها در فضای حقیقی و مجازی، بدون بررسی وضعیت مشتریان آن‌ها چندان منطقی نیست. این مشتریان هستند که فلسفه وجودی کسب‌وکارها را شکل می‌دهند و اساساً کسب‌وکارها به این دلیل پدید می‌آیند که بتوانند نیازها و خواسته‌های مشتریانشان را تأمین کنند.

 

برخلاف سرعت شکل‌گیری کسب‌وکارهای اینترنتی مانند دیجی‌کالا، روند شکل‌گیری اعتماد مشتریان به خرید آنلاین در ایران، نسبتاً کند پیش رفت. حتی امروز هم که تقریباً همه کسب‌وکارها با درجات متفاوتی، وارد فاز مجازی‌سازی شده‌اند، هنوز هستند افرادی که نسبت به خرید آنلاین، ابراز بی‌اعتمادی نموده و به آن با دیده‌ی تردید می‌نگرند. بااین‌حال، دیجی‌کالا را از حیث اعتمادسازی نیز می‌توانیم یک پرچم‌دار بدانیم که به‌واسطه عملکرد کم نقص، توانست به سهم خود، فرهنگ خرید آنلاین را به بخشی از رفتار مصرف‌کنندگان ایرانی تبدیل کند.

 

اگر این تغییر رویکرد در رفتار مصرف‌کنندگان ایجاد نمی‌شد، «جا افتادن» کسب‌وکارهای آنلاین به‌عنوان یک آپشن پذیرفتنی به زمان بسیار بیشتری نیاز داشت. این امر، گذار بازارها و کسب‌وکارهای آنلاین را از شکل سنتی، با تأخیر قابل‌توجهی مواجه می‌ساخت. امروز می‌توان گفت که مسئله اعتماد خریداران به کسب‌وکارهای مجازی و آنلاین، تقریباً حل شده و شاهد توسعه‌ی مستمر خرید و فروش آنلاین کالاها و خدمات مختلف هستیم. پرواضح است که وضعیت فعلی تجارت الکترونیک در ایران را باید با در نظر گرفتن عوامل مختلفی، مورد بررسی قرار داد و نباید همه چیز را به ظهور و تکامل وب‌سایت‌هایی مانند دیجی‌کالا محدود دانست. این وب‌سایت‌ها، تکه‌های کوچکی هستند که در کنار یکدیگر و به سهم خودشان در خلق یک تصویر بزرگ‌تر، ایفای نقش کرده‌اند.

 

ظهور شبکه‌های اجتماعی و پوست‌اندازی کسب‌وکارهای آنلاین

 

ظهور شبکه‌های اجتماعی یا همان سوشیال مدیا، برهه‌ای جریان‌ساز و حیاتی در تاریخ کسب‌وکارهای آنلاین در ایران و جهان است. بد نیست بدانید که نخستین شبکه اجتماعی دنیا در سال 1997 عرضه شد و جالب‌تر اینکه طرح ایده‌ی شبکه‌های اجتماعی مبتنی بر اینترنت، به سال 1960 میلادی بازمی‌گردد. بااین‌حال، آنچه افکار عمومی در ایران را برای نخستین بار با سوشیال مدیا در شکل امروزی‌اش آشنا کرد، شبکه اجتماعی فیس‌بوک بود که در سال 2004 ایجاد شد. هرچند که تا قبل از ظهور فیس‌بوک نیز برنامه‌هایی مثل یاهو مسنجر وجود داشتند که حداقل از برخی جنبه‌ها می‌توان آن‌ها را شکلی از سوشیال مدیا دانست.

 

فیس‌بوک در زمان خودش، غوغایی در جوامع ایرانی به پا کرد؛ هرچند که رویکرد استفاده از فیس‌بوک در ایران، چندان رنگ و لعاب تجاری نداشت. اغلب کاربران فیس‌بوک از این پلتفرم برای برقراری ارتباط و ایجاد شبکه‌های انسانی استفاده می‌کردند. به هر تقدیر، بنا به سیاست‌های کلان کشوری، سرانجام فیس‌بوک فیلتر شد که این امر، ریزش بخش عمده‌ای از کاربران ایرانی آن را در پی داشت. با این وجود، هنوز هم تعداد کاربران ایرانی فیس‌بوک، قابل‌توجه بود. گذشت و گذشت تا اپلیکیشن‌های اجتماعی دیگری که تلگرام و اینستاگرام سرآمد آن‌ها هستند، راه خود را به جامعه ایرانی باز کردند و فصل تازه‌ای را در روابط اجتماعی و تجاری رقم زدند.

 

 

تا قبل از ظهور پلتفرم‌هایی مثل اینستاگرام، اکثر کسب‌وکارهای اینترنتی در ایران، از الگوی موسوم به دات کام پیروی می‌کردند. به این معنا که مثل دیجی‌کالا، وب‌سایتی می‌ساختند و با بهره‌گیری از قابلیت‌های موتورهای جستجو مثل گوگل و یاهو، تلاش می‌کردند تا از طریق تدوین و پیاده‌سازی استراتژی‌های مؤثر محتوایی، در صفحه نتایج جستجو ظاهر شوند و درنهایت با ارائه راهکارهایشان در قالب کالا یا خدمت، به کاربران در حل مسائل و مشکلات آن‌ها یاری برسانند. این یک الگوی فراگیر بود که هنوز هم در استراتژی بازاریابی کسب‌وکارها در فضای آنلاین جایگاه ویژه‌ای دارد و اغلب مشاغل از آن پیروی می‌کنند.

 

ظهور پدیده سوشیال مدیا، شرایط را دگرگون ساخت و بازاریابی شبکه‌های اجتماعی، به یکی از نقاط کانونی تمرکز کسب‌وکارها تبدیل شد. هم‌زمان با افزایش نقش گوشی‌های هوشمند در زندگی روزمره، محبوبیت اپلیکیشن‌های موبایلی بیشتر می‌شد و افراد می‌توانستند با بهره‌گیری از امکانات فوق‌العاده این اپلیکیشن‌ها، برای خودشان نوعی رسانه شخصی ایجاد کنند. اپلیکیشن‌هایی که به‌واسطه طراحی فنی کارآمد، بستر مساعدی را برای پیاده‌سازی ایده‌های تجاری فراهم می‌کردند. هرچند که ناامیدی کاربران ایرانی از برنامه‌هایی مثل فیس‌بوک و وایبر که به‌واسطه سیاست‌گذاری‌های کلان محدود یا مسدود شدند، در استقبال فوق‌العاده‌ی آن‌ها از برنامه‌های جدید جایگزین، بی‌تأثیر نبود. تلگرام، به‌سرعت توانست جایگاهش را به‌عنوان بدیل وایبر نزد کاربران ایرانی محکم کند و اینستاگرام هم تقریباً همه کاربران ایرانی فیس‌بوک را به معنای واقعی کلمه «بلعید».

 

آغاز عصر جدید در فضای کسب‌وکار ایران

 

معرفی و عرضه این دو اپلیکیشن یعنی تلگرام و اینستاگرام، با تغییر بنیادین فضای کسب‌وکار در ایران مقارن شد. برعکس فیس‌بوک، تلگرام و اینستاگرام به‌تدریج به ابزارهای تجاری تبدیل شدند و به‌واسطه اینکه رسانه‌های ساده و مؤثری بودند، رفته‌رفته خود را به‌عنوان بخش جدایی‌ناپذیری از انواع کسب‌وکارها تبدیل کردند. رونق کسب‌وکارهای مجازی، فرایند متداول راه‌اندازی کسب‌وکار و مدیریت آن را نیز دستخوش تحولات عظیمی کرد. اهمیت خرید یا اجاره‌ی مکان فیزیکی برای کسب‌وکار، دیگر مثل قبل ضرورت نداشت و افراد زیادی توانستند با حداقل هزینه‌های راه‌اندازی و صرفاً با تکیه بر اتخاذ استراتژی‌های بازاریابی صحیح در فضای مجازی، کسب‌وکارهای پرسودی را راه‌اندازی کنند.

 

آغاز عصر جدید در فضای کسب‌وکار ایران

 

 

 

به‌موازات رشد این کسب‌وکارهای مجازی، کسب‌وکارهای سنتی نیز نباید از قافله عقب می‌ماندند. به عبارت دیگر، آن‌ها جز همگامی با موج جدید، چاره دیگری نداشتند. به همین دلیل بود که تقریباً همه کسب‌وکارهای فعال در حوزه‌های کالا و خدمات هم به فضای مجازی و استفاده از شبکه‌هایی مثل اینستاگرام و تلگرام روی آوردند و درواقع، به‌طور هم‌زمان، به مدیریتِ دو الگوی کاملاً متفاوت از کسب‌وکار پرداختند. فضای مجازی، ظرفیت جدید و پتانسیل عظیمی بود که می‌توانست نقش بسیار پررنگی در تحقق اهداف تجاری داشته باشد و همه کسب‌وکارها، دیر یا زود با این حقیقت کنار آمدند. این گزاره درباره کسب‌وکارهای اینترنتی مبتنی بر الگوی دات کام هم صدق می‌کند و آن‌ها نیز خیلی زود، با ایجاد حساب‌های کاربری در شبکه‌های مجازی پرکاربرد مانند اینستاگرام و تلگرام و حتی توییتر، درصدد برقراری ارتباط هر چه نزدیک‌تر با مخاطبان هدف برآمدند.

 

ناگفته نماند که صِرفِ ورود کسب‌وکارها به فضای مجازی، تضمینی بر موفقیت آن‌ها نبود. فضای مجازی، مانند پتانسیل نهفته‌ای به یک‌باره ظهور کرد که بهره‌برداری از فرصت‌های بی‌نظیر آن، به انتخاب رویکردهای کارا و اثربخش بستگی دارد. فضای مجازی را می‌توانیم به‌مثابه عرصه‌ای بدانیم که هرچند ورود به آن سهل و رایگان است، اما موفقیت در آن، به المان‌های مختلفی گره خورده و همین واقعیت، حضور مؤثر در آن را به یک چالش پیچیده تبدیل می‌کند.

 

این پیچیدگی تا حدی، حاصل فضای رقابتیِ تنگاتنگ حاکم بر حوزه‌های مختلف کسب‌وکار است. طبیعتاً در ابتدا و زمانی که کسب‌وکارهای زیادی در تلگرام و اینستاگرام فعالیت نداشتند و نرخ تولید محتوا نیز در این پلتفرم‌ها ناچیز بود، میدان رقابت، خالی و خلوت بود و شما برای رساندن پیام تجاری‌تان به مخاطبان هدف، کار چندان دشواری نداشتید. به همین دلیل، با ایجاد یک صفحه اینستاگرامی و استفاده از استراتژی‌های محتواییِ ساده‌ای مثل ارسال روزانه‌ی عکس محصولات فروشگاهتان هم می‌توانستید مشتریان زیادی در سوشیال مدیا پیدا کنید. اما استراتژی‌هایی از این قبیل، امروز دیگر به‌هیچ‌عنوان جواب نمی‌دهند و هر کسب‌وکار برای موفقیت در عرصه مجازی، باید رویکردها و تکنیک‌های خلاقانه‌ای در آستین داشته باشد و به قول معروف، طرحی نو در اندازد! موفقیت کسب‌وکارها در سوشیال مدیا حالا به مفاهیم جدیدی مانند قیف بازاریابی، تحلیل شبکه های اجتماعی و ... پیونده خورده است.

 

همان‌طور که می‌دانید، فیلتر تلگرام باعث ریزش بخشی از کاربران ایرانی این اپلیکیشن شد و همین امر، اینستاگرام را با اختلاف قاطع، در صدر فهرست پرطرفدارترین اپلیکیشن‌های تجاری در ایران قرار داده است. البته با آغاز موج بلند فعالیت کسب‌وکارها در سوشیال مدیا، فیس‌بوک نیز قابلیت‌های فوق‌العاده‌ای را در اختیار کاربرانش قرار داده و روزبه‌روز هم بر تنوع و عمق این قابلیت‌ها می‌افزاید. به همین دلیل، بسیاری از صاحب‌نظران بر این باورند که اگر این سرویس در ایران فیلتر نمی‌شد، شاید امروز به جای اینستاگرام، انتخاب اول بخش عمده‌ای از کاربران ایرانی برای کسب‌وکار بود. تعداد کاربران فعال فیس‌بوک در دنیا، به شکل چشمگیری از اینستاگرام بیشتر است؛ بااین‌حال وقتی صحبت از کسب‌وکار و تجارت به میان می‌آید، شاخص‌های مهمی مثل نرخ تعامل، کاربرپسندی و ویژگی‌های جمعیت شناختیِ کاربران، به برتری اینستاگرام حکم می‌دهند. البته احتمالاً می‌دانید که اینستاگرام، یکی از زیرمجموعه‌های فیس‌بوک است و امکان ایجاد ارتباط میان حساب‌های کاربریِ این دو سرویس، قابلیت کاربردی هر دوی آن‌ها را بهبود بخشیده است.

 

با استناد به آمار وب‌سایت ایسپا درباره میزان استفاده افراد بالای 18 سال از رسانه‌های اجتماعی تا تیرماه 1400، 71.4 درصد از مردم از اپلیکیشن واتس‌اپ، 53.1 درصد از اینستاگرام و 40.4 درصدشان از تلگرام استفاده می‌کنند. اپلیکیشن واتس‌اپ که اتفاقاً یکی دیگر از زیرمجموعه‌های شرکت فیس‌بوک است، علیرغم اینکه در صدر این فهرست قرار دارد، در مقایسه با اینستاگرام، کاربرد تجاری چندان گسترده‌ای در ایران ندارد و عموماً برای برقراری تماس‌های صوتی و تصویری شخصی مورد استفاده قرار می‌گیرد. البته ورژن تجاری این اپلیکیشن، امکانات نسبتاً مناسبی را در اختیار کاربران قرار می‌دهد که به فراخور نیاز ممکن است برای برخی کسب‌وکارها، سودمند باشد.

 

شیوع و کرونا و کسب‌وکارهای ایرانی؛ می‌خواهم زنده بمانم!

 

شیوع ویروس کرونا، دنیا را تکان داد و کسب‌وکارها، قربانیان ردیف اول این پاندمی بودند! آسیب‌پذیری کسب‌وکارها و فرایندهای تجاری، در کشورهای درحال‌توسعه‌ای مثل ایران، چند برابر کشورهای توسعه‌یافته در اروپا و آمریکای شمالی بود. به‌واسطه خیزش موج‌های پیاپی بیماری در کشورمان، بسیاری از صاحبان مشاغل، چاره‌ای جز تعطیلی کسب‌وکارشان نداشتند و این امر، بخش عمده‌ای از کسب‌وکارها را به ورطه نابودی کشاند.

 

تأثیر بحران کرونا بر اقتصاد کشور، درست مثل افتادن اولین مُهره از دومینویی بود که با سقوطش، باعث ریختن همه مهره‌های بعد از خودش شد. همه مشاغل اعم از تولیدی و خدماتی یک‌به‌یک تحت تأثیر قرار گرفتند و از دیدگاه اقتصاد کلان، درآمد ملی سرانه کشور با کاهش بی‌سابقه‌ای روبرو شد. به‌عنوان مثال، نتیجه یک نظرسنجی از کاهش درآمد بیش از 50% مردم، تعطیلی حدود 42% از کسب‌وکارها و بیکاری بیش از 13% نیروی کار کشور به‌واسطه بحران کرونا حکایت دارد.

 

شیوع کرونا

 

 

 

با وجود همه پیامدهای منفی و آثار تأسف‌بار بحران کرونا بر اقتصاد و تجارت کشور، کم نبودند کسب‌وکارهایی که توانستند تا حد زیادی، این بحران را با حداقل هزینه مدیریت کنند و از آن جان سالم به در ببرند! وجه مشترک همه این کسب‌وکارها، حضور هدفمند و پررنگ در فضای مجازی و مشخصاً شبکه‌های اجتماعی بود. به عبارت دیگر، سوشیال مدیا را می‌توانیم ناجی کسب‌وکارهایی بدانیم که در زمان مناسب، وقوع تغییرات بنیادین در عرصه تجارت را به‌درستی درک کرده بودند و با یک تغییر استراتژی هوشمندانه، توانستند بقای خود را حتی در اوج همه‌گیری کرونا تضمین کنند.

 

 

طی مدتی که از آغاز همه‌گیری کرونا می‌گذرد، کسب‌وکارهای زیادی تعطیل شدند. کسب‌وکارهایی که برخی از آن‌ها تا قبل از شروع بحران، اتفاقاً آوازه زیادی داشتند اما به دلیل عدم درک ضرورت استفاده صحیح از ظرفیت سوشیال مدیا، غیبت فیزیکی‌شان به حذفشان از صحنه منجر شد یا در بهترین حالت، ضررهای بسیار سنگینی روی دستشان گذاشت. اما از طرف دیگر، کسب‌وکارهای زیادی را دیدیم که هرچند از نظر مقیاس فیزیکی، قابل‌مقایسه با کسب‌وکارهای بزرگ نبودند اما به دلیل استفاده از استراتژی‌های درست در شبکه‌های اجتماعی مانند اینستاگرام، نه‌تنها از صحنه کنار نرفتند بلکه توانستند فرصت را به تهدید تبدیل کنند و شاهد افزایش میزان فروش و درآمدشان باشند.

 

البته باید اذعان کرد که میزان تأثیرپذیری کسب‌وکارها اعم از فیزیکی یا مجازی، تا حد زیادی به ماهیت تجارت و همین‌طور زنجیره تأمین آن بستگی دارد. به‌عنوان مثال، کسب‌وکارهای فعال در حوزه‌هایی مانند گردشگری یا تشریفات، به دلیل ماهیت و فلسفه وجودی‌شان، چاره‌ای جز مواجهه با پیامدهای خردکننده‌ی شیوع ویروس کرونا نداشتند و این قسمت تلخ ماجراست که متأسفانه از پذیرش آن گریزی نیست. بااین‌حال، کسب‌وکارهای زیادی را در سایر حوزه‌ها سراغ داریم که توانستند به لطف شناسنامه‌ی معتبری که در فضای مجازی و همین‌طور شبکه‌های اجتماعی دارند، به فعالیتشان ادامه دهند.

 

نکته مهم دیگری که باید در ارتباط با بحث همه‌گیری کرونا به آن اشاره کنیم، پیدایش و تقویت روند جدیدی به نام «دورکاری» است. البته این پدیده قبل از آغاز بحران کووید هم وجود داشت اما با ضرورت اِعمال قرنطینه و همین‌طور به‌واسطه‌ی الزام عدم استفاده شرکت‌ها و کسب‌وکارهای دولتی و خصوصی از صد درصد پرسنل به‌صورت حضوری، معنای جدیدی به خود گرفت. امکان دورکاری، بدون وجود یک بستر آنلاین هرگز محقق نمی‌شد و اغلب صاحب‌نظران، بر این باورند که کار از راه دور، یکی از پیامدهای ماندگار بحران کروناست که در دوران پسا کرونا نیز ادامه خواهد یافت. به عبارت دیگر، باید بپذیریم که حتی در صورت پایان اپیدمی کرونا، بسیاری از کسب‌وکارهای متوسط و بزرگ به‌واسطه روی آوردن به دورکاری، در مقایسه با قبل از آغاز بحران، ساختار متفاوتی به خود خواهند گرفت. ضرورت دورکاری برای بسیاری از کسب‌وکارها را می‌توانیم مصداق عینی «توفیق اجباری» بدانیم. توفیقی که مزایای ارزشمندی مانند کاهش هزینه‌های سربار، بهبود تعادل میان زندگی و کار پرسنل و همین‌طور افزایش انعطاف ساختاری را برای آن‌ها به همراه دارد.

 

کسب‌وکارهای آنلاین و ظهور مفهوم اقتصاد مشارکتی

 

یکی از برجسته‌ترین پیامدهای مجازی شدن کسب‌وکارها در ایران و کشورهای دیگر دنیا، پیدایش و ظهور مفهوم و به عبارت بهتر، زیست‌بوم جدیدی به نام «اقتصاد مشارکتی» است. احتمالاً شما هم بی‌آنکه خودتان بدانید، بخشی از این زیست‌بوم هستید! در اقتصاد مشارکتی، ترتیبی اتخاذ می‌شود تا عرضه‌کنندگان یک کالا یا خدمت و تقاضاکنندگان آن، یکدیگر را به‌آسانی پیدا کنند. این زیست‌بوم که ماهیت اقتصادی و اجتماعی دارد، زمینه‌ای را فراهم می‌سازد تا بخش عمده‌ای از افراد یک جامعه، بتوانند در اقتصاد آن ایفای نقش یا مشارکت کنند و از طریق خلق ارزش برای تقاضاکنندگان، به کسب درآمد بپردازند. کسب‌وکارهای مبتنی بر اقتصاد مشارکتی، ویژگی‌های منحصربه‌فردی دارند که در اینجا به ذکر برخی از مهم‌ترین ویژگی‌های آن‌ها می‌پردازیم. در این الگو:

 

  • اشتغال تمام‌وقت، الزام و موضوعیتی ندارد
  • انعطاف کاری بسیار بالاست
  • درآمد افراد، تابعی از نقش‌آفرینی مستقیم آن‌ها در عرضه محصول (کالا یا خدمت) است
  •  

امروز کسب‌وکارهای ایرانی زیادی وجود دارند که بر مبنای مدل اقتصاد مشارکتی فعالیت می‌کنند. بارزترین نمونه این کسب‌وکارها، پلتفرم‌هایی مانند اسنپ و تپسی هستند. این پلتفرم‌ها با ارائه سیستم‌های دیجیتال آنلاین، زمینه مساعدی را برای شکل‌گیری مفهوم بازار مهیا ساخته‌اند. در اقتصاد مشارکتی، پاسخگویی به نیازهای مشتریان، از انحصار اصناف یا گروه‌های خاص، خارج می‌شود و به عبارت دیگر، هر فردی که محصول ارزشمندی برای عرضه به بازار داشته باشد، می‌تواند از طریق یک واسطه، به‌سادگی این کار را انجام دهد.

 

اقتصاد

 

شکل دیگری از نمود مجازی اقتصاد مشارکتی و تأثیر آن بر فضای کسب‌وکار ایران، سایت‌هایی هستند که به‌عنوان یک پل رابط میان کارفرمایان و فریلنسرها عمل می‌کنند. منظور از فریلنسر، گروهی از افرادِ برخوردار از دانش یا تخصص خاص است که از راه دور و به شکل پروژه‌ای، نیمه‌وقت یا تمام‌وقت، با کارفرمایانی که در جستجوی آن دانش یا تخصص هستند، همکاری می‌کنند. به‌عنوان مثال، فعالیت اغلب شرکت‌های تایپ و ویراستاری، تولید محتوا، ترجمه، برنامه‌نویسی، املاک و ... بر مبنای همین مدل اقتصاد مشارکتی استوار است. البته این شرکت‌ها برای اینکه موجودیت پیدا کنند، ابتدا از الگوی دات کام استفاده می‌کنند و در مرحله بعد، از طریق جذب فریلنسرها و کارفرمایان، آن‌ها را با یکدیگر مرتبط می‌سازند. خلاصه اینکه، موجودیت بازارِ مبتنی بر اقتصاد مشارکتی با بستر آنلاین و پلتفرم‌های دیجیتال گره خورده است و شرکت‌های فعال بر مبنای این الگو، تلاش می‌کنند تا با استفاده بهینه از پتانسیل‌های فضای آنلاین و مخصوصاً شبکه‌های اجتماعی، سهم بیشتری از بازار را نصیب خود کنند.

 

 

نکته جالب‌توجه درباره شرکت‌های مبتنی بر اقتصاد مشارکتی و همین‌طور افرادی که به‌عنوان فریلنسر کار می‌کنند، تأثیر حداقلیِ بحران کرونا بر آن‌هاست. در دوره‌ای که اکثریت کسب‌وکارها با تعطیلی یا کاهش فاحش درآمد روبرو هستند، بازار اکثر این افراد و شرکت‌ها، نه‌تنها کساد نشد بلکه رونق بیشتری را در مقایسه با قبل تجربه کرد.

 

سخن آخر

 

فضای آنلاین و بستر دیجیتال، شکل و ساختار اکثریت قاطع کسب‌وکارها را در ایران و اقصی نقاط دنیا، دستخوش تحولات عظیم کرد و ظهور شبکه‌های اجتماعی را می‌توان، انقلاب بزرگ‌تری دانست که بر مبنای همین فضا و بستر، اتفاق افتاد. حالا هویت آنلاین و شناسنامه مجازی، لازمه آغاز و ادامه فعالیت اغلب کسب‌وکارهاست و یک کسب‌وکار، برای دستیابی به مقاصدش و باقی ماندن در کورس رقابت، باید برای حضور هدفمند در عرصه آنلاین و خصوصاً شبکه‌های اجتماعی، استراتژی کاربردی و مؤثری داشته باشد. دقیقاً به همین دلیل است که یکی از مهم‌ترین خدمات آژانس دیجیتال مارکتینگ راز کمک به کسب‌وکارها و استارت‌آپ‌های مختلف است تا بتوانند در عرصه‌های پرپیچ‌وخمی مانند شبکه‌های اجتماعی، گام‌های محکم و درستی بردارند. آنچه خواندید، مروری کوتاه بر سیر تحولات کسب‌وکارها در ایران و تأثیرپذیری آن‌ها از فضای مجازی و آنلاین بود که امیدواریم موردتوجه شما عزیزان واقع شده باشد.

 

 

مطالب مرتبط:

 

استفاده از هوش مصنوعی چه تاثیری در شبکه های اجتماعی دارد؟

پیشنهادهای جدید و قیمت گذاری در اقتصاد دو متری

صفر تا صد بوم کسب وکار را بخوانید

روابط عمومی آنلاین چیست و چرا کاربرد آن در شبکه های اجتماعی اهمیت دارد؟

هک رشد چیست؟

روانشناسی فروش و تاثیر آن در شبکه های اجتماعی

داستان برند چگونه تجارت شما را به موفقیت می‌رساند؟

 

facebook sharing button
twitter sharing button
email sharing button
whatsapp sharing button
telegram sharing button
linkedin sharing button

برچسب ها

نویسنده راز
تاریخ : 1400/06/31
نویسنده : نویسنده راز

احتمالا این مطالب برای شما جالب باشد

روش های افزایش امنیت تلگرام روش های افزایش امنیت تلگرام

در این مطلب راهکارهای افزایش امنیت تلگرام را برای شما نوشته ایم تا بتوانید میزان خطر این پیامرسان را کاهش دهید.

ادامه مطلب
ادمین اینستاگرام کیست و چه وظایفی بر عهده دارد | راز ادمین اینستاگرام کیست و چه وظایفی بر عهده دارد | راز

در این مطلب صفر تا صد تبدیل شدن به ادمین اینستاگرام را به طور کامل توضیح داده ایم.

ادامه مطلب
نتایج 23 مطالعه در مورد فرزند پروری در عصر رسانه‌های اجتماعی نتایج 23 مطالعه در مورد فرزند پروری در عصر رسانه‌های اجتماعی

در این مقاله سعی کرده‌ایم تا نتایج یک سری مطالعات که در مورد فرزند پروری در عصر رسانه‌های اجتماعی انجام شده است را برای شما بازگو کنیم.

ادامه مطلب
همه چیز در مورد اشتراک پریمیوم تلگرام همه چیز در مورد اشتراک پریمیوم تلگرام

در این مطلب به طور کامل در خصوص نسخه پریمیوم تلگرام تلگرام و مزایای آن کامل توضیح داده شده است.

ادامه مطلب

نظر شما چیست